با آغاز هزاره سوم میلادی، با وجود
پیشرفت های چشمگیر صنعت و فن آوری، کمتر کسی را می توان پیدا کرد که نقش پژوهش و
تحقیق را در دستیابی به این فن آوری ها انکار کند.
امروز در
همه کشورهای جهان اصل اهمیت و ضرورت تحقیقات به رسمیت شناخته شده و دخالت این امر
در توسعه و رشد اقتصادی و سیاسی کشورها بر هیچ کس پوشیده نمانده است.
جهت
شناسایی وضعیت مدیریت تحقیق در ایران ابتدا می باید لزوم تحقیق را به طور اختصار
مورد بررسی قرار داد. تصمیم سازی وتصمیم گیری از مقوله هایی بوده که
می توانند سرنوشت جوامع و سازمان ها را رقم زنند. اگر جریانات فوق ناشی از دریافت
اطلاعات درست و بموقع باشند وضعیت جوامع رو به بهبود خواهد رفت. امروز در جهان، اطلاعات
به عنوان مهم ترین ثروت قلمداد می شود.
تحقیق در
عصر حاضر از اساسی ترین و مهم ترین پایه های علمی هر کشوری محسوب می گردد. هر
کشوری با آشنایی با این دانش می تواند در عرصه های مختلف به دستاوردهای شگرفی دست
یابد. امروز در کشورهای پیشرفته چندین برابر کشورهای در حال توسعه و عقب مانده،
امکانات به تحقیقات اختصاص می یابد. در کشور ایران این بودجه از رقم ناچیزی تشکیل
شده که ناشی از عدم درک اهمیت و ضرورت آن می باشد. سهم تحقیق و پژوهش در رشد و
بالندگی علمی و اثر آن در نتایج نظری و عملی آموزش، همچنین رفع مشکلات و آسیب های
اجتماعی همچون رشد جمعیت، انحراف، فقر و نابرابری های اجتماعی، همه گواهی است بر
این مدعا که نظام آموزش ارتباط تنگاتنگ و ناگسستنی با امر پژوهش و تحقیق داشته و
دارد.
متاسفانه
وجود مشکلات و موانع متعددی که بر سر راه تحقیقات در ایران وجود دارد باعث شده که
تحقیق از اصلی بنیادین به موضوعی نمادین تبدیل شود.
ایران به
علت کمبود اعتبار و امکانات در بخش پژوهش تنها توانسته از 20 درصد توان پژوهشی خود
بهره ببرد و با پشت سر گذاشتن مصر در رتبه دوم جهان اسلام و بعد از ترکیه قرار
بگیرد. هر چند اگر این رتبه را در دنیا مقایسه کنیم کاملاً مایوس کننده خواهد بود.
عدم سرمایه
گذاری مناسب جهت توجه و ترغیب پژوهش و محققان، باعث گردیده که تعداد پژوهشگران
ایران نسبت به سایر کشورها از حداقل نفرات برخوردار بوده و این در حالی است که
کشور در حال حاضر بیش از هر چیز به تحقیق و پژوهش نیازمند می باشد.
با وجود
نرخ رشد صد درصد اعتبارات پژوهشی کشور طی 5 سال گذشته و اختصاص 4/0 درصد یا حداکثر
و در خوشبینانه ترین حالات 9/0 درصد از کل تولید ناخالص داخلی به بخش پژوهشی کشور،
نمی توان انتظار رقابت با کشور های توسعه یافته یی را داشت که حداقل 6/3 تا 2/6
درصد از تولید ناخالص داخلی را به امور پژوهشی و تحقیق اختصاص می دهند، با توجه به
بالا بودن میزان تولید ناخالص داخلی کشورهای پیشرفته، فاصله بودجه تحقیقات ایران
با این کشورها بسیار مشهود می باشد و یا حتی مقایسه با کشورهای در حال توسعه یی
مانند ترکیه که 9/1 درصد از تولید ناخالص ملی خود را برای پژوهش در نظر گرفته اند.
در ایران
نتایج پژوهش و تحقیقات تجاری سازی نشده و مورد استفاده قرار نمی گیرد چرا که
بسترهای حقوق، قانونی، اطلاعاتی و مراوده یی آن فراهم نشده است.
عدم سرمایه
گذاری مناسب جهت توجه و ترغیب پژوهش و محققان، باعث گردیده که تعداد پژوهشگران
ایران نسبت به سایر کشورها از حداقل نفرات برخوردار بوده و این در حالی است که
کشور در حال حاضر بیش از هر چیز به تحقیق و پژوهش نیازمند می باشد.
برای بررسی
دلایل اینکه چرا فرهنگ پژوهش در ایران نهادینه نشده است می بایست عواملی چندرا مد
نظر قرار داد.