برای ارتقاء عملکرد و بهبود رفتارهای کارکنان، به نحوی که به موفقیت سازمان منجر شود باید عوامل موثر بر عملکرد و رفتار را بشناسیم و آنها را مدیریت کنیم، بعضی از مهمترین عوامل اثرگذار بر عملکرد کارکنان سازمانها عبارتاند از:
1- استعداد: استعداد یک آمادگی زمینهای در افراد برای موفقیت در بعضی نقشها و شغلهاست. استعداد را درسنین بزرگسالی فقط میتوان کشف کرد، پرورش داد، به فعلیت درآورد و در مسیر مناسب به کار انداخت لذا یکی از وظایف حساس و تعیینکننده مدیران در مسیر ارتقا عملکرد کارکنان این است که استعدادهای آنان را جستجو و کشف کنند.
2- دانش و مهارت: دانش و مهارت، بر خلاف استعداد، حتي در سنين بزرگسالي قابل يادگيري است. دانش و مهارت مكمل استعداد است و عملكرد افراد در مشاغل و وظايف محوله را به نحوي محسوس بهبود ميبخشد. آموزش و توسعه دانش و مهارتهاي كاركنان از مهمترين تواناسازهاي سازمانهاست. در همه مدلهاي جامع تعالي سازماني، سهم زيادي براي آموزش كاركنان به عنوان یک تواناساز مهم كه بر عملكرد كاركنان و از طريق آنها بر عملكرد و تعالي سازمانها مؤثر در نظر گرفته شده است.
3- فرصت: همه ما براي نمايش دادن استعدادها و توانائي هايمان و براي استفاده مؤثر از دانش و مهارت نياز به فرصت و مجال داريم. اين فرصت هم از جنس زمان است، به اين معني كه كاركنان نياز به وقت كافي دارند تا عملكردهاي مورد نظر را بروز دهند و هم از جنس اختيار است، به اين معني كه بايد به كاركنان اعتماد كرد و به آنها اختيارات لازم را متناسب با مسئوليتها و صلاحيتهايشان تفويض كرد.
4- منابع و امکانات: منابع و امکانات، تجهیزات و ابزار و اطلاعات، چنانچه به میزان لازم و کافی و با کیفیت و در زمان مناسب در اختیار کارکنان قرار گیرد میتواند تسهیلگر رفتارها و عملکردهای مطلوب آنها باشد.
5- انگیزه: انگیزه و اشتیاق برای انجام کار و دستیابی به اهداف به ویژه در سازمانهای ایرانی، از مهمترین عوامل تعیین کننده سطح کم و کیف عملکرد کارکنان است. انگیزهها، چرایی رفتار هستند، اگر انگیزه کارکنان برای انجام کاری پایین باشد، عملکرد آنها درست مشابه وقتی فاقد استعداد یا دانش و مهارت کافی باشند، لطمه خواهد خورد.
بر این اساس مدیریت عملکرد برای سازمان، دستاوردهای آشکار و پنهان بسیاری دارد که به بعضی از دستاوردهای آشکار آن در زیر اشاره می شود
1- رونق سیستم کسبوکار: یکی از دستاوردها و نتایج استقرار مدیریت عملکرد این است که به برنامه کسبوکار رونق میدهد و این به خاطر آن است که از طریق ساز وکارهای مدیریت عملکرد، تک تک کارکنان و سیستمهای سازمان به سمت اهداف سازمان سوق پیدا میکنند.
2- تولید فرهنگ مطلوب: از جمله دستاوردهای مدیریت عملکرد در سازمان به وجود آوردن فرهنگ مطلوب سازمانی است. مدیریت عملکرد، نظام فرهنگ ساز سازمانی است. فرهنگ سازمانی پس از مدتی تحت تاثیر عوامل مختلف ضعیف شده و این ضعف فرهنگی عملکرد کارکنان و سازمان را تحت تاثیر قرار داده و آن را کاهش می دهد. لذا فرهنگ هر سازمان نیازمند بهبود و بازنگری است و باید آن دسته از مولفههای فرهنگی که مطلوبیت خود را از دست داده اند حذف و مولفه های جدید جایگزین شود، از طریق مدیریت عملکرد میتوان میتوان این حذف و جایگزینی را انجام داد.
3- ترویج رهبری موثر: رهبری اثربخش همانند عشق و زیبایی مقولهای است که هر کسی وجود آن را میشناسد، رهبران اثربخش چهار نوع مهارت انسانی را ایجاد میکنند: الف_ مدیریت تمرکز و توجه بر چشم انداز ب _ مدیریت معنابخشی و جهتدهی به چشم انداز ج_ مدیریت اعتماد و اعتماد سازی و در نهایت د_ مدیریت خویشتن و جستجو برای خودآگاهی و عزت نفس.
مدیریت عملکرد با سازوکارهایی که دارد موجب ترویج رهبری اثربخش می شود و این به خاطر آن است که مدیریت عملکرد قادر به خلق چشم انداز، شکل دهی به بازخورد و تعامل بوده و انتظارات رهبری و زیردستان را در سازمان روشن می نماید.