کد خبر: ۵۵۵
تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۵
هوش هیجانی -بخش اول-

معرفی دانیل گلمن – مروج مفهوم هوش هیجانی یا هوش عاطفی –

قبل و بعد از دانیل گلمن نیز افراد زیادی در مورد هوش مطالعه کرده‌ و کتب متعدد نوشته‌اند. از آلفرد بینه و هوارد گاردنر تا ریموند کتل و اشترنبرگ و فویرشتاین...

حتی بخش قابل توجهی از مفاهیمی که گلمن در مورد هوش (هیجانی یا عاطفی) می‌گوید،‌ قبلاً در نوشته‌های پیتر سالووی مورد اشاره قرار گرفته است.

اما کمتر کسی مانند او را می‌توان یافت که دامنه‌ی به کارگیری واژه‌ی هوش و شناخت آن توسط عموم جامعه را تا این حد رشد داده باشد. دانیل گلمن، دکترای روانشناسی خود را از دانشگاه هاروارد دریافت کرده و سالهاست برای نشریه‌های مختلف نظیر Harvard Business Review مطلب می‌نویسد.

دانیل گلمن، برای بیان نظریه‌ها و دیدگا‌ه‌های مختلف، از ساده‌ترین عبارات استفاده می‌کند. به عنوان مثال در برخی از نوشته‌های خود، تعریف هوش هیجانی ( هوش عاطفی ) را با این جمله از ارسطو آغاز می‌کند:

عصبانی شدن آسان است همه می توانند عصبانی شوند، اما عصبانی شدن در برابر شخصِ مناسب، به میزان مناسب، در زمان مناسب، به دلیل مناسب و به روش مناسبآسان نیست!

از وی کتابهای متعددی به فارسی ترجمه شده که هوش عاطفی (هوش هیجانی)، کاربرد هوش هیجانی در محیط کار، هوش اجتماعی، زندگی در باتلاق فریب از جمله‌ی آنهاست. از نوشته‌های دانیل گلمن، در طرح متمم، جدای از درس هوش هیجانی، در سری‌های ارتباطات و زبان زندگی و مذاکره نیز استفاده می‌شود.

اجازه بدهید برخی از جملات دیگر دنیل گلمن را هم با هم بخوانیم:

- ترس، در مسیر تکامل، نخستین و قاطع‌ترین همراه انسان بوده است. شاید به دلیل اینکه به بقاء و زنده ماندن او کمک می‌کرده.

- هر موفقیتی نیازمند مدیریت احساسات و تصمیم‌های لحظه‌ای و به تاخیر انداختن لذت مورد انتظار است.

- برای رهبری قدرتمند، قبل از هر چیز لازم است که بتوانی روی موضوعی که برایت مهم است، تمرکز کنی. گام دوم این است که کمک کنی همه روی آن موضوع تمرکز کنند.

- باید بپذیریم که ما دو ذهن داریم. ذهنی که فکر می‌کند و ذهنی که حس می‌کند.

- ما باید مرزها را دوباره بسازیم. وقتی یک وسیله‌ی دیجیتال همراه خود داریم که یک رابطه‌ی مجازی بین ما و محل کار را حفظ می‌کند، ما هم نیازمند ساختن یک مرز جدید هستیم. شاید یک مرز مجازی جدید.

در اینجا فهرستی از کتاب‌های منتشر شده از دنیل گلمن و معرفی کوتاهی از هر یک از این کتاب‌ها را خدمت شما ارائه می‌کنیم. مرور این کتابها و مفاهیم مطرح شده در آنها، می‌تواند تصویر بهتری از مدل ذهنی دانیل گلمن در اختیار ما قرار دهد:

Focus

کتاب Focus یا تمرکز در سال ۲۰۱۳ منتشر شد و در آن، دانیل گلمن، تعبیر جالبی را در مورد تمرکز به کار برد: تمرکز یکی از منابع ارزشمند قدرت و رشد است که بسیار کمیاب است و به سختی در میان انسانها مشاهده می‌شود.کتاب تمرکز، یک کتاب بسیار دقیق علمی است. دنیل گلمن در این کتاب توضیح می‌دهد که تمرکز، دارایی ارزشمندی است که کمتر از میزان اهمیت واقعی آن مورد توجه قرار گرفته است. بحث اصلی دانیل گلمن در این کتاب را می‌توان در یک جمله خلاصه کرد: در دنیایی که تغییرات هر روز روی می‌دهند و تنوع خواسته‌ها‌و آرزوها و انگیزه‌ها و فرصت‌ها، هر روز رو به رشد است، تمرکز می‌تواند رمز موفقیت و بقا باشد.

دنیل گلمن در این کتاب، تمرکز را به سه بخش تمرکز بر خود، تمرکز بر دیگران و تمرکز بر جهان بیرون تقسیم می‌کند.

جالب اینجاست که دانیل گلمن به همراهپیتر سنگه از بزرگان حوزه تفکر سیستمی و سازمان یادگیرنده در سال ۲۰۱۴ کتاب تکمیلی دیگری را به نام Triple Focus یا تمرکز سه گانه منتشر کردند و توضیح دادند که با استفاده از مفهوم تمرکز و پرورش این مهارت، می‌توان اثربخشی یادگیری را بالا برد. یادگیری در این کتاب، مشابه مدل دانیل گلمن در کتاب Focus، به سه بخش یادگیری و درک خویشتن، درک دیگران و درک جهان بزرگتری که در آن قرار داریم تقسیم می‌شود.

Social Intelligence

دانیل گلمن کتاب هوش اجتماعی را در سال ۲۰۰۷ منتشر کرد. اگر به بازار رمان‌ها و فیلم‌ها دقت کرده باشید، معمولاً وقتی فیلم‌ و یا داستانی، با اقبال عمومی مواجه می‌شود، قسمت دوم آن هم به سرعت عرضه می‌شود و موارد کمتری را می‌توان یافت که قسمت دوم، به اندازه‌ی قسمت اول جذاب و ارزشمند باشد.

زمانی که کتاب هوش اجتماعی منتشر شد، در نگاه اول، این کتاب را به عنوان پروژه‌ی دوم پس از کتاب بسیار موفق هوش هیجانی، در نظر گرفتند. اما مروری بر این کتاب نشان داد که اگر چه محوریت حرف‌های دانیل گلمن تغییر نکرده است، اما او در این کتاب پیام مهم دیگری دارد:

مغز ما انسانها برای بودن در کنار سایر انسانها و ارتباط با آنها طراحی شده است. رابطه‌ای که ما با دیگران داریم و برخوردی که دیگران با ما دارند، بسیار بیش از آنچه در نگاه نخست به نظر می‌رسد، بر روی مغز ما تاثیر می‌گذارد. احساسات هم مانند ویروس سرماخوردگی می‌توانند بین ما منتقل شوند. اثر یک رابطه‌ی مسموم بر فیزیولوژی بدن، از لحاظ مخرب بودن، تفاوت چندانی با غذای مسموم ندارد.

دانیل گلمن، با بررسی مطالعات و تحقیقات انجام شده، می‌کوشد توضیح دهد که انسانها به سمت همدلی، همکاری و تعامل و همینطور خیرخواهی برای دیگران، کششی ذاتی دارند. اما پرورش این روحیه در خانواده و جامعه، نیازمند دقت و توجه و برنامه ریزی مناسب و دقیق است.

این کتاب در سال ۲۰۰۵ منتشر شد و همانگونه که از نام آن مشخص است، دانیل گلمن در این کتاب می‌کوشد شاخص هوش ریاضی یا IQ را که در آن زمان به عنوان یکی از معیارهای شایستگی و توانمندی انسانها مورد توجه قرار می‌گرفت، به عنوان مهم‌ترین شاخص، زیر سوال ببرد.

در این کتاب دانیل گلمن از دو استعاره کلیدی استفاده می‌کند: ذهن منطقی و ذهن احساسی و با این نام گذاری و طبقه بندی، به مرور تحقیقات دانشگاهی در خصوص عملکرد انسانها در محیط کار و زندگی می‌پردازد و می‌کوشد نشان داد که ذهن احساسی، می‌تواند نقش مهم‌تری در موفقیت و شکست ما در زندگی داشته باشد.