خشم، هيجاني طبيعي است که همه ما آن را در زندگي تجربه ميکنيم، اما زماني که به دفعات اتفاق بيفتد و نحوه ابراز آن مناسب نباشد، ميتواند به يک حس مخرب و ويرانگر تبديل شود و پيامدهاي ناگواري را براي فرد و اطرافيانش رقم زند. خشم ميتواند يک رنجش و ناراحتي جزئي و يا در نوع حاد آن، واکنشي جنون آميز باشد.
برای خشم 5 عامل وجود دارد:
1- از محیطی که آلوده به ارادههای ناهمگون است خارج شویم، از محیطی که در آن دارید اذیت میشوید 10 دقیقه خارج شوید و به آن فکر نکنید، اکثر افراد در این گونه موقعیتها سعی می کنند که استعفا بدهند، این کار را نکنید به جایش مرخصی بگیرید، مثلا یک هفته، و بعد از آن به آن موضوع دیگر فکر نکنید.
2- از چیزهایی که باعث خشم شما میشود سعی کنید راهکارهای منطقی پیدا کنید، مثلا اگر هم اتاقی شما باعث خشم شما میشود، حرفها را بین دیگران میبرد، باعث استرش شغلی میشوند، راه حل منطقی برایشان پیدا کنید، مثلا به او بگوییدکه کارهایی که انجام میدهد اصلا درست نیست، همیشه این نکته را در ذهن داشته باشید که همیشه واقعیتهاست که خشم را کنترل میکند.
3- در کنترل خشم مثبت اندیش باشیم، زیرا که چیزی که باعث عصبانیت ما میشود عدم مثبت اندیشی است، مثلا دیگران نمیفهمند، آدم نیستند، مدام در حال خود خوری هستیم، مثبت اندیش باشیم، بگوییم که دیگران میفهمند و شاید این من هستم که به اندازه آنان درک نمیکنم، لذا باید دیدمان نسبت به افراد دیگر و محیطمان مثبت باشد.
4- نوع دوستی، این بدان معناست که به دیگران محبت کنیم و با دیگران رابطه داشته باشیم و آنها را قبول داشته باشیم، لذا یکی از عواملی که باعث میشود بتوانیم مدیریت خشم داشته باشیم نوع دوستی و پذیرفتن دیگران است.
5- به خودمان نمره دهیم، فوجه روانشناس سویسی میگوید که یک جدول درست کنید و به خودتان نمره بدهید، زیرا که یکی از عواملی که باعث ایجاد خشم ما میشود خودمان هستیم، مثلا بگویید که چندبار عصبی شدم و برای چه موضوعاتی، و به خودتان نمره دهید.
در نتیجه انسانی که می خواهد مهندسی رفتار داشته باشد و در ارتباطاتش موفق باشد باید خودش را کنترل کند و نحوه کنترل کردنش نیز بسیار حائز اهمیت می باشد.