نقش تكنولوژي بر رشد اقتصادي
يورگنسن و گريليچس(1967) از مدلي استفاده نمودهاند كه عدم تجانس بسياري بين تكنولوژيهاي مختلف را نشان ميدهد. براي مثال يک دلار خرج شده روي تجهيزات كامپيوتري، بهرهوري سرانه بيشتري نسبت به يک دلار خرج شده روي ساختمان دارد. با شناسايي دقيق اين نوع تفاوتها ميتوان يک تخمين از "جريانات تكنولوژي" داشت. هنگامي كه بنگاهي به يک تغيير نسبي قيمتها براي مثال جانشين كردن تجهيزات Hi-Tech پاسخ ميدهد قسمت اعظم سرمايه گذاري در تكنولوژي با توليد نهايي بالنسبه بالاتر خواهد بود و بيانگر تغيير تركيب تكنولوژي به سمت تكنولوژيهايي با توليد نهايي بالاتر است.
پيشرفت تكنولوژي، تنوع توليد، ارتقاء كيفيت، ايجاد مزيتهاي رقابتي را بدنبال دارد كه اين الگو دريک بنگاه باعث كاهش هزينهاي توليد و رشد بهرهوري در بنگاه و انتقال تكنولوژي از يک بنگاه به بنگاه ديگر و در نتيجه رشد ارزش افزوده در كل اقتصاد خواهد شد.
پیشرفت تكنولوژي + ايجاد مزيت رقابتی + بهبود كیفیت تولید = رشد اقتصاد
ارتقاء تكنولوژي و مديريت تكنولوژي در فرايند رشد اقتصادي اهميت بسزايي دارد مديريت تكنولوژي براي بهره برداري كارآمد از تجهيزات و ماشين الات ضروري است. رشد اقتصادي بدون زير بناها از جمله سرمايه گذاري تكنولوژيک امكان پذير نيست.
نتايج و پيشنهادات به قرار ذيل ميباشد: