مديريت بهينه تكنولوژي در سطح كلان جامعه باعث افزايش بهرهوري، رشد توليد و صادرات ميشود
تكنولوژيهاي جديد موجب تقويت جابجايي عوامل توليد و ايجاد تنوع بيشتر در توليدات ميباشند. علاوه بر آن، تكنولوژي باعث تغيير هزينه نسبي توليد و نيز افزايش مزيت نسبي بنگاهها و در نهايت كشورها ميشود. دستيابي به تكنولوژيهاي جديد به بنگاههاي اقتصادي اجازه ميدهد توان توليدي خود را ارتقاء بخشند كه اين امر نيز منجر به رشد ظرفيت، كاهش هزينه، افزايش كيفيت و افزايش سرعت در تحويل كالا و رشد اقتصادي كشور ميشود.
در چارچوب تئوري رشد درونزا، برعكس مدلهاي رشد نئوكلاسيک كه تكنولوژي داده شده و برونزا در نظر گرفته ميشود،
پيشرفت تكنولوژي درونزا بوده و در واقع آحاد اقتصادي پيشرفت دانش فني را برعهده ميگيرند. بنابراين براساس اين مدل پيشرفت فني، رخدادي از ماكزيمم كردن سود بنگاه و يا تحقيق مخترعين ميباشد. مدل پيشرفت فني درونزاي رومر براساس جستجوي ايدههاي جديد كه توسو محققين از طريق اختراع ارائه ميشود معرفي ميگردد مدل رومر سعي بر آن دارد كه پايداري رشد در كشورهاي پيشرفته را توضيح دهد مدل وي براساس مجموعهاي از معادلات كه چگونگي تخصيص نهادهها را براي توليد مشخص ميسازد بنا گذاشته شده است.
از اين جهت مدل مشابه مدل سولو بوده اما با اين تفاوت كه در تابع رومر ذخيره سرمايه و نيروي كار به منظور توليد با استفاده از ذخيره انديشه تركيب ميگردد. شايان ذكر است كه براي يک سطح داده شده از پيشرفت فني كه برونزا باشد، تابع توليد داري خاصيت بازده نسبت به مقياس ثابت در نهاده كار و سرمايه ميباشد.
اما هنگاميكه ذخيره انديشه به عنوان يک نهاده وارد تابع ميگردد، حالت بازگشت به مقياس ثابت تبديل به خاصيت بازده نسبت به مقياس صعودي ميگردد. سرمايه گذاري تكنولوژيک هم از طريق افزايش پتانسيلهاي تقليد تكنولوژيكي، رشد بهرهوري را افزايش ميدهد و ظرفيت انتقال تكنولوژي را افزايش ميدهد. تقليد تكنولوژيكي نقش اساسي را براي كشورهايي كه فاصله زياد تكنولزوژيكي با كشورهاي پيشرفته دارند، ايفا ميكند. البته بازدهي تقليد تكنولوژيكي، زماني كه به مرز تكنولوژي كشورهاي پيشرفته نزديک ميشويم كاهش مييابد و سرمايه گذاري تكنولوژيک داراي اهميت بيشتري در كاهش شكاف تكنولوژي ميشود.
انتقال تكنولوژي يعني وارد كردن عوامل تكنولوژيک خاص از كشورهاي توسعه يافته به كشورهاي در حال توسعه به منظور قادر ساختن كشورهاي اخير در تهيه و به كارگيري ابزارهاي توليدي جديد و گسترش و توسعه ابزارهاي موجود. انتقال عناصر دانش فني از يک كشور به كشور ديگر از روشهاي زير ميتواند صورت گيرد:
- كتاب، نشريه و ديگر وسايل اطلاعاتي چاپ و منتشر شده همچون نوشتههاي تجاري، استانداردها، اطلاعات مربوط به ثبت اختراعات
- آموزش و تربيت نيروي متخصص در خارج از كشور و در نتيجه انتقال از طريق آموزش از كشور مبدأ به كشور مقصد
- وارد كردن محصولات واسطهاي به ويژه آنهايي كه تكنولوژي بر هستند