آنچه موجب نوآور بودن یک شرکت میشود چیست؟ مسلما یک ابتکار خلاقانه کافی نیست. اینکه لغت نوآوری در شرکت یا وبسایتی به شکل شعار وجود داشته باشد، کفایت نمیکند. به علاوه تحقیقات نشان میدهد که هرگونه تمرکز بر نوآوری بهعنوان هدف، میتواند زیانبار باشد. خلاقیت، ابزاری است که توانایی دستیابی شرکتها به اهداف راهبردی منحصربهفردی را فراهم میسازد. در اینجا، هفت مشخصه اساسی شرکتهای نوآور ( در 2 قسمت) ارائه میشود. شما میتوانید چگونگی عملکرد شرکت خود را به کمک این مشخصهها ارزیابی کنید:
راهبرد مناسب و منحصربهفرد
مسلما بارزترین مشخصه یک شرکت نوآور حقیقی، دارا بودن یک راهبرد مناسب و یکتا است. همه ما میدانیم که شرکتهایی مانند اپل، فیسبوک و گوگل به همین روش عمل میکنند. زیرا راهبردهای شفاف و بیپایانی را خلق میکنند و این روند همواره ادامه دارد. ممکن است یک شرکت نوآور کوچکتر در سطح جهانی مطرح نباشد؛ اما مدیران، کارمندان، شرکای تجاری و مشتریان آن، همگی درک شفافی از روش کار شرکت دارند. اگر شرکتی دارای راهبرد منحصربهفرد بارزی نباشد، نوآور نخواهد بود. راهبردهای کلی نظیر «بهترین بودن»، مسیر نوآوری را مانند راهبردهای شفافتری نظیر «کوتاه کردن مسیر دستیابی به فناوری ارتباطی تلفن همراه»، «تولید ایمنترین خودروهای جهان» یا «تحویل همه چیز به همه جا» ارائه نمیدهند. اگر روش شما مبهم است یا در جهت متمایز ساختن شرکتتان در بازار رقابت، موفق عمل نمیکند، باید هرچه سریعتر آن را تغییر دهید.
نوآوری،
ابزاری جهت دستیابی به اهداف راهبردی است
شرکتهای بسیار خلاق، به نوآوری به شکل یک هدف نمینگرند؛ بلکه آن را وسیلهای برای دستیابی به اهداف راهبردی میدانند. همانگونه که یک دوربین عکاسی خوب، ابزاری ضروری است که به عکاس امکان میدهد تا تصاویر حرفهای را ثبت کند و همانطور که اره، وسیله اصلی کار نجار است، نوآوری نیز برای شرکتهای دارای بصیرت، ابزاری اساسی در راستای دستیابی به اهداف راهبردیشان است. از این گذشته، اگر وب سایتهای خلاقترین شرکتهای جهان را بررسی کنید، میبینید آنها نوآوریهای خود را با بوق و کرنا اعلام نمیکنند، بلکه بیشتر به آگاهی جمعی میپردازند.
نوآوران، پیشتاز هستند
مسالهای که نوآوری، آن را بیش از
هر چیز دیگری ارائه میدهد، پیشتازی در کسبوکار است. هنگامی که شرکتها برای
دستیابی به اهداف راهبردی از نوآوری بهره میبرند، بدون شک پیشتاز در کسبوکارشان
میشوند.
متاسفانه این همیشه به معنای موفقترین یا سودآورترین بودن،
نیست. شرکتهای کمی مانند وبسایت آمازون با ایجاد بسیاری از استانداردهای تجارت
الکترونیک، از آغاز، یک شرکت نوآور باشند. از سوی دیگر، سالها طول میکشد تا یک
شرکت به سودآوری برسد.
کورد (Cord) یکی از خلاقترین شرکتهای خودروسازی جهان در دهههای 1920 و 1930 بود که نوآوریهای کارآمدی مانند انتقالدهنده نیرو به چرخ جلو و چراغ جلوی اتوماتیک را عرضه کرد. اما هرگز موفقیت مالی چشمگیری به دست نیاورد و در سال 1938 از چرخه تجارت خارج شد. درحالیکه شرکتهای نوآوری مانند اپل و گوگل بهدلیل خلاقیتشان از نظر اقتصادی نیز موفق بودهاند. خلاصه کلام اینکه نوآوران، پیشتازند اما همیشه سودآور نیستند.
عملگرایی
نوآوران
اغلب شرکتهای تجاری دارای کارمندان خلاق با ایدههای فراوان هستند. حتی تعدادی از این ایدهها متناسب با نیازهای شرکت هستنند. اما آنچه نوآوران را از افرادی که میخواهند نوآور باشند متمایز میسازد، این است که آنها، ایدهها را به مرحله عمل درمیآورند. شرکتهای خلاق اندکی وجود دارند که درباره ایدهها بیشتر از اجرای آنها گفتوگو کنند