کد خبر: ۳۴۷۷
تاریخ انتشار: ۰۶ مهر ۱۳۹۵ - ۰۹:۵۸

چرا بازارها با شکست مواجه می‌شوند

چرا بازارها با شکست مواجه می‌شوند و چگونه با آنها را به کار انداخت 

تراکنش ها مشکلات و دشواری های مختلفی دارند. معمولا داد و ستد در بازارهای توسعه یافته نسبت به بازارهای در حال توسعه آسان تر است. برای مثال اجارۀ یک ماشین در بوستون بسیار آسان تر از اجارۀ آن در شهرهایی مانند بمبئی، سائوپائولو یا آنکارا است. خرید یک خانه در لندن، علیرغم هزینه رو به افزایش آن، از خرید ملک در بازار نوپای مسکو بسیار آسان تر است. با این وجود، حتی در اقتصادهای رشد یافته نیز تا حدی مشکلات تراکنشی وجود دارد. برای مثال، دریافت خدمات بهداشتی درمانی برای مصرف کنندگان آمریکایی از خرید خواروبار یا لوازم برقی پیچیده تر است. هزینه های تراکنش که مقیاسی از عملکرد خوب یک بازار ارائه می دهند، همۀ هزینه های انجام یک خرید، فروش یا هر تراکنش مربوط به کسب و کار را شامل می شوند. بازارهایی با عملکرد خوب به سمت هزینه های تراکنش نسبتا کم تر، جریان نقدینگی بالاتر و همچنین درجات بیشتری از شفافیت و دوره های زمانی کوتاه تر برای تکمیل تراکنش ها تمایل دارند.


چرا بازارها با شکست مواجه می‌شوند


شاخص های توسعه جهانی متعلق به گروه بانک جهانی، تفاوت در عملکرد بازار بین کشورهای مختلف را مشخص می کند. بر اساس این  شاخص ها ثبت یک کسب و کار در ایالات متحده آمریکا در سال2007 طی شش مرحله فرآیند مقدماتی انجام میگیرد، در حالی که انجام همین کار در برزیل، چین و هند به بیش از دو برابر این مراحل نیاز دارد؛ در استرالیا تنها دو مرحله فرآیند مقدماتی برای ثبت کسب و کار لازم است. 


چرا بازارها با شکست مواجه می‌شوند


یک مقیاس دیگر برای هزینه تراکنش، زمان مورد نیاز برای ساخت یک انبار است. در کشورهای توسعه یافته و پیشرو در سال 2007 کمتر از 200 روز زمان صرف میشود تا یک انبار کامل شود- در برخی موارد حتی خیلی کمتر- در حالی که بازارهای بزرگ  در حال توسعه مانند برزیل، چین، هند و روسیه به ترتیب 411، 336، 224 و 704 روز ساخت و تکمیل یک انبار طول می کشد. شاخص های دیگر مانند زمان مورد نیاز اجرای یک قرارداد، زمان لازم برای ثبت داراییف و زمان مورد نیاز برای شروع یک کسب و کار نیز نماینگر هزینه های تراکنش بالاتر در بسیاری از مناطق در حال توسعه اند. 


چرا بازارها با شکست مواجه می‌شوند


هر بازاری صرف نظر از مرحله رشد و توسعه اش، بازاری کاملا کارآمد نیست. با این حال احتمال بیشتری وجود دارد که بازارهای رشد یافته در مقایسه با بازارهای نوظهور، به استانداردهای مناسب برای تراکنش کارآمد نزدیک شوند. انجام تراکنش های حتی ساده در اقتصادهای در حال توسعه می تواند فرایندی زمان بر و پرهزینه باشد و کسانی را که به روانی بازارهای توسعه یافته عادت کرده اند، دچار مخاطره کند.
چالش های داد و ستد در نبود زیر ساخت های بازار خوب توسعه یافته به خوبی در مثال بازار خودروی دست دوم جرج آکرلوف، اقتصاددان برنده ی جایزه ی نوبل، نشان داده شده است. مثال آکرلوف نشان میدهد ایجاد یک بازار کارآمد هنگامی که کیفیت کالاها و خدمات خرید و فروش شده نا مشخص است تا چه اندازه دشوار است. فروشنده وضعیت خودرویی را که پنج سال مالک آن بوده و ان را بیش از صد هزار کیلومتر رانده است، خیلی بهتر از خریدار می داند. اگر خریدار با خودرو و فروشنده ی آن آشنا نباشد، تا اندازه ای با بیم و عدم اطمینان وارد معامله میشود. آیا خودروی دست دوم سالم است و فروشنده آن را در وضعیت خوبی میفروشد، یا خودرو نسبت به قیمتش کیفیت پایین تری دارد و خریدار متضرر خواهد شد؟ آیا این خودرو به اندازه ی قیمتی که برایش تعیین کرده اند می ارزد؟