همانگونه که ذکر شد مسئولیتهای آموزش را خط مشیهای ارائه شده مشخص مینماید، ولی معمولاً در سازمانهای بزرگ مسئولیت برنامههای آموزش رسمی به عهده مدیر آموزش است که این وظیفه با همکاری مدیران و سرپرستان اجرائی به انجام میرسد.
1) اطلاع کامل از ماموریت، اهداف و استراتژیهای سازمان و همچنین استراتژیهای نظام مدیریت منابع انسانی.
2) برآورد احتیاجات آموزشی از طریق بررسی آمارها و گزارشات واصله از واحدهای هماهنگی سرپرستان اجرائی، مطالعه و تحقیق در زمینه پیشرفتهای علمی و تکنولوژیکی در رابطه با کار مؤسسه و پیشنهاد آموزشهای جدید. تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از ارزیابیهای کارکنان و تعیین کمبودها و نارساییهای تخصصی، فکری و ارزشی.
3) تنظیم برنامههای آموزشی با توجه به تمام ملاحظات بند 1 بالا.
4) پیش بینی وسائل، مربی، کلاس درس و سایر تسهیلات لازم جهت آموزش.
5) نظارت در اجرای صحیح برنامههای آموزشی.
6) تشویق کارکنان و حتی مدیران و سرپرستان به کسب دانش و افزایش مهارتهای لازم.
7) کنترل و ارزیابی عملکرد برنامههای آموزشی.
8) تنظیم گزارشات بعد از آموزش و ارائه این گزارشات به مدیریت مؤسسه. در این گزارشات معمولاً نتیجه اجرای برنامههای آموزشی، نواقص و کمبودها و بالاخره اقداماتی که در جهت رفع نواقص اعمال یا پیشنهاد شده گنجانده میشود.
همانگونه که در توضیح اهداف سهگانه آموزشی اشاره شد کم و کیف آموزش مورد نیاز برای کارکنان سطوح مختلف سازمان متفاوت است. به همین جهت برای آموزشهای مختلف در هر مؤسسه طبقهبندی خاص قایل هستند. یکی از طبقهبندیهای ساده و متداول تقسیمکردن کارکنان در هر مؤسسه به کارکنان اجرائی و مدیران و سرپرستان میباشد. با توجه به اینکه نوع مهارت و اطلاعات در این دو دسته مشاغل متفاوت است لذا برنامههای آموزش و پرورش منابع انسانی نیز تحت همین دو عنوان مطرح میشود.
یادآوری میشود که اخیرا حضور زنان به عنوان مدیر در سازمانهای مختلف دولتی و غیردولتی توجه صاحبنظران امور آموزشی سازمانها را جلب نموده و با توجه به تفاوتهایی که از نظر جنسی، فیزیکی و از همه مهمتر عاطفی بین مرد و زن وجود دارد، از یک طرف، و فرهنگ اجتماعی ملی و منطقهای، از طرف دیگر نیاز آموزشی ویژهای برای مدیران زن در نظر گرفته میشود.
منبع: مدیریت استراتژیک منابع انسانی و روابط کار