حباب چيست؟
پورتال اينترنتی تازهكار yahoo.com برای اولين بار در سال 1996، وارد بازار بورس شد. اين اتفاق در زمان تبوتابهمچنین عدم اطمينان شديد در مورد «اقتصاد جديد» پررونقی که رشد سریع اینترنت از نشانه های آن بود روی داد. هر سهام یاهو در آغاز سال 2000 ، به قیمت 240 دلار مبادله میشد. با این وجود دقیقاً یک سال بعد از آن، سهام یاهو تنها به قیمت 30دلار به فروش میرفت.
این روند در رابطه با بسياري از «داتكام»های مشابه در زمان ياهو رخ داد و با نزديك شدن به قرن بيست و يكم، قیمت سهام این شرکتها به شدت افت کرد. بسیاری از کارشناسان معتقدند که در اواخر دهه 1990 سهام داتكامها بیشتر از ارزش بنیادی قیمتگذاری شده بود و همین امر سبب ايجاد «حباب اينترنتی» گرديد؛ حبابی که در نهایت به ناچار تركيد.
بنابراين و با توجه به مواردی که گفته شد، در تعریف حباب این امر که یک دارایی تا چه حد بالاتر از ارزش بنیادیاش قیمتگذاری شده است از اهمیت زیادی برخوردار است. اجازه دهيد ارزش بنیادی يك دارايی را به صورت ارزش حال جريان پولی تعريف كنيم كه صاحب آن دارايی، انتظار دريافت آن را دارد. اين جريانهای نقدينگی، مجموعه سودهايی که انتظار ميرود دارایی مورد نظر ایجاد کند و قیمت انتظاری دارایی در زمان فروش را در بر میگیرد.
در يک بازار كارآ، قيمت یک دارايی، با ارزش بنیادی آن برابر است. زیرا اگر مثلاً يک سهم خاص با قيمتی كمتر از ارزش بنیادی آن مبادله گردد، سرمايهگذاران زيرک با خريد بیشتر آن سهام، به فرصت سودآوری ايجاد شده پاسخ میدهند. اين امر سبب افزايش قيمت سهم میشود، تا جايی كه ديگر نتوان سودی از خرید آن به دست آورد.
در واقع اين افزايش تا جايی ادامه میيابد كه قیمت سهم با ارزش بنیادی آن برابر شود. در مورد سهامی كه با قیمتی بالاتر از ارزش بنیادی خود مبادله میشوند، نیز مكانيسم مشابهی عمل میكند، اما اگر يك دارايی دائما با قيمتی بالاتر از ارزش بنیادیاش مورد مبادله قرار گيرد، میگوییم حباب ایجاد شده است. در واقع تشکیل حباب بیانگر آن است که دارایی مورد نظر بالاتر از ارزش بنیادیاش قیمتگذاری شده است.
به عبارت دیگر، حباب برابر است با تفاوت ميان قيمت مبادلاتی دارايی و ارزش بنیادی آن. طبق این تعریف اگر حباب ادامه داشته باشد بدان معنی است که سرمايهگذارها برای به دست آوردن سود از داراییای که قیمت مبادلاتیاش بیشتر از قیمت ارزش بنیادیاش است، تلاشی نکرده و در واقع غیرعقلانی رفتار کردهاند. از اين رو اين نوع حباب، «حباب غيرعقلانی» نامیده میشود.
اقتصاددانها در چند دهه گذشته، مدارك و شواهد زيادی را در زمینه کارآ بودن بازارهای دارایی جمعآوری کردهاند. در این بازارها، هزاران نفر فعالند. این افراد دائما در پی بهرهگيری از فرصتهای سودآوری (حتی كوچكترين فرصتها) هستند. در صورتی كه حباب غيرعقلانی روی دهد، سرمايهگذارها میتوانند از ابزارهای مختلفی مثل آپشن و پوزیشن فروش (short positions) استفاده كنند تا سريعا اين حبابها را تركانده و از اين راه سود به دست آورند. با اين وجود، رويدادهايی مثل مورد داتكامها، به این معنی است که این امکان وجود دارد که قيمت دارايیها پيوسته از ارزش بنیادی آنها متفاوت باشد؛ اما آیا این امر بدان معنا است كه در هر زمانی ممکن است بازار مغلوب «تفکر گلهای» شود؟
برای اينكه ببينيد چگونه ممكن است قيمتها پيوسته از ارزش بنیادی سنتی بازار خود انحراف داشته باشند، تصور كنيد كه در حال بررسی سرمايهگذاری در شركت سهامیعام ميكرو ابزارهای بوتستراپ (BM) هستيد. فرض کنید که سهام این شرکت ابتدا با قيمت پنجاه دلار معامله میشود، اما شما اطلاع پیدا کردهاید که BM در سال جاری سودی تقسیم نخواهد کرد و دلايلی مبنی بر اين نكته در اختيار داريد كه يك سال بعد، قيمت سهام BM به 10دلار کاهش خواهد یافت. با اين حال معتقدید كه شش ماه دیگر میتوانيد سهام BM را به قيمت صد دلار به فروش برسانيد. در چنین حالتی كاملا منطقی است كه هم اكنون سهام BM را خريداری كرده و برای فروش آنها در شش ماه آتی برنامهريزی كنید. طی اين فرآيند شما و دیگر کسانی که مانند شما پیشبینی میکنند، قيمت سهام BM را افزايش میدهید و «يك حباب را به وجود میآوريد».
اين مثال نشانگر آن است كه اگر حبابی وجود داشته باشد، ممكن است به شكلی استمرار يابد كه غيرعقلانی ناميدن آن چندان آسان نباشد. نكته كليدی که باید در نظر گرفته شود آن است كه ارزش بنیادی يک دارايی، قيمت انتظاری آن در زمان فروش را نیز در بر میگیرد.
اگر سرمايهگذارها به گونهای عقلانی انتظار داشته باشند كه قيمت فروش يك دارايی افزايش یابد، آنگاه در نظر گرفتن اين نكته در ارزيابی آنها از ارزش بنیادی آن دارايی، قابل قبول خواهد بود. از اين رو حتی در صورتی كه ارزش سهام نتواند تا ابد افزایش پیدا کند، باز هم این امکان وجود دارد که قیمت آن افزايش يافته و این افزایش تداوم داشته باشد.
در اين شرايط میتوان گفت «حباب عقلانی» تشکیل شده است. از آنجا كه اصول بازار بر انتظارات مربوط به رخدادهای آتی بنا میشود، لذا حبابها تنها پس از آن كه ترکیدند، قابل تشخیص خواهند بود.
به عنوان مثال مدتی طول میکشد تا تأثير
اينترنت را بر روی اقتصاد خود درک كنيم. ممكن است كه در آینده نوآوریهایی که بر
پايه تكنولوژیهای اينترنت صورت میگیرد، تصميم مردم مبنی بر خريد و نگهداری
سهام ياهو به قيمت 240 دلار را به خوبی توجيه كند. از اين رو نمیتوان آنهايی كه
در زمان افزايش تصاعدی استفاده از اينترنت، چنين قيمتی را برای سهام ياهو پرداخت
كردهاند، سرزنش نمود. اما آيا حبابها (چه عقلانی یا از هر نوع ديگر) اصلا وجود
خارجی دارند؟
در بخش دوم این مطلب از پدیده تبار قصد داریم برای کمک کردن در یافتن پاسخی به اين سئوال اولين حبابهای مشهور تاريخ را مورد بررسی قرار دهیم.
جهت مشاهده ادامه مطلب اینجا کلیک کنید...