آنچه برای یک تجارت موفق جهانی لازم است
یک تجارت برای جهانی بودن نیاز به مکان خاصی ندارد...
یک تجارت برای جهانی
بودن نیاز ندارد که در مکان خاصی باشد، بلکه نحوهی انجام آن مهم است. یک شرکت
جهانی جهت کسب سودهای اقتصادی جهانی و موافق با بازار محلی، به طریقی داخلی فعالیت
می کند.
کار جهانی در مضمون
آن
ممکن است یک ساختار
محکم جهانی، برای تمامی کارهای بینالمللی مناسب نباشد. بهترین راه برای درک مفهوم
جهانی شدن انجام مقایسهای میان دو نوع ساختار سازمانی به نامهای اتحادیه ملی و
ساختار چند ملیتی است و یک مدیر جهانی باید گزینههای سازمانی را جهت انتخابهای
خوب و قانونمند بشناسد.
ساختار چند ملیتی
چیست؟
یک ساختار
چند ملیتی شامل کار با چندین کشور میشود. درواقع ساختار چند ملیتی مجموعه ای از
کارهای محلی میباشد و در ارتباط با آن نتایجی به چشم می خورد، مثلاً:
- پنانسیل سطح
بالایی از بخش های کار به صورت کلی
- پراکندگی منابع
در سطح واحدهای کشور
با ساختار متحد محلی
آشنا شوید.
در این مورد جغرافیای
محلی در اولویت دوم قرار می گیرد. بازارهای یک محدودهی مشابه جغرافیایی با یکدیگر
به صورت متحد عمل می کنند. ساختار متحد منطقهای از پراکندگی جلوگیری به عمل آورده،
به توسعه اقدامات دسته جمعی کمک میکند و کارائی را افزایش میدهد.
در سناریوی ساختار جهانی توازنی میان موارد زیر بوجود می آید:
- هستهی اجرایی جهانی:
این بخش مسئول کل استراتژی و رهبری جهانی است.
- واحدهای کاری
استراتژیک جهانی: مسئول اجرای مدیریت محصولات و خدمات در پایه جهانی هستند. آنها
همچنین مسئول روندهای کلیدی هستند. تیمهای سطح بالا ممکن است در واحدهای کاری
استراتژیک عمل کرده و مدیریت شعبههای معمولی را در اختیار بگیرند.
- خدمات مشترک: فعالیت
ها و عملکردهایی هستند که با کل کار در تضاد میباشند. عملکردهای محلی آن دسته
فعالیت هایی هستند که در هر بازار خاص عمل می کنند.
- فعالیت های ناحیهای:
در واقع یک کار ممکن است ساختارها و بخش های متفاوتی در شرکت داشته باشد. برخی
قسمت ها ممکن است بیش از سایر قسمت ها به جهانی شدن بی انجامند.
عملکرد
جهانی
جهت بدست آوردن بیشترین سود از جهانی شدن، لازم است که مدیران از اصول
عملکردی زیر جهت تصمیم گیری هایشان استفاده کنند.
وحدت: تلفیق
شبکه بین المللی که به عنوان یکی از شرکت های آن مشغول فعالیت می باشند، به مشتری
نمای منسجمی ارائه می کند.
جریان: باید
بگذارند منابع مختلف بر دیگر مناطق کاری و جهانی نیز به گردش دربیایند تا در زمان
مناسب و خاص بتوانند بیشترین ارزش افزوده را داشته باشند.
قدرت نفوذ: بهکارگیری منابعی نظیر دانش، تسهیلات، سیستم ها، افراد در شبکه جهانی جهت بوجود
آوردن کارایی طبقاتی جهانی و کارآمدی در طول عملکرد.
بهینه
سازی: گرفتن بهترین نتیجه ها از کل سازمان تا تعقیب و رسیدن به یک موفقیت محدود
ملی.لازم است به خاطر بسپارید که بهینه سازی به معنای یک حد متوسط نمی
باشد.بلکه فضای کارآمد کردن هرچه بیشتر کل سیستم می باشد تا بهترین شرایط جهت رشد
وموفقیت کل سازمان بدست آید.
بنابراین به مشتریان یک سری کامل از محصولات با چندین
انتخاب ارائه می دهد. درعین حال مدیر واحد کار و استراتژی جهانی می خواهد هزینه ها
را به حداقل برساند.راه حل مناسب پیشنهاد به زیر مجموعه های آن کالا با خصوصیات
معروف و مشابه می باشد.