کد خبر: ۲۶۸۰
تاریخ انتشار: ۰۳ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۴:۴۲
موقعیت تئوریهای بومی در مدیریت

چالش های تئوری بومی مدیریت در ایران

هر مقاله و کتاب و نوشته ای که بوی "مدیریت بومی" می‌داد و در دسترس بود پی گرفتم تا مگر در نهایت از میان این راههای پیچ در پیچ حرفی برای گفتن بازیابم. وقتی سخن از مدیریت و اداره ی امور عمومی به میان می آید باید آن را د رمیان فرهنگ و تمدن بشری جستجو نمود چرا که پیدایش مدیریت به پیدایش گروههای اجتماعی و شکل گیری خانواده اجتماعات و زندگی جمعی انسانها بر می گردد. روابط متقابل اساس زندگی جمعی است و روابط بر هر اساس مبتنی باشد اداره و مدیریت رادر پی دارد.


مطالعه ای ولو اجمالی در تمدنهای باستان در شرق و غرب از چین و ایران گرفته تا روم و مصر وجود یک نوع ویژه از مدیریت عمومی را نمایان می سازد. تجهیز ارتشهای منظم اداره سرزمینهای پهناور و امپراطوریهای قدرتمند همه و همه نشان از یک نظم و سازمان دقیق حکومتی دارد. وجود سلسله مراتب و نظم و انظباط در ارتشها و سازمان دهی‌ دقیق آن ها مقررات خراج و مالیات سرانه حکومتها وجود حاکمان و رهبران مقتدر با دفتر و دستک و دواوین مالی و لشکری به خوبی مشخص می‌سازند که تولد مدیریت قرنها پیش همراه با تولد اجتماع و گروههای بشری صورت گرفته است. لذا به جرات می توان گفت مدیریت جدید علیرغم خصوصیات ویژه و سیستماتیک -که مستلزم شرایط خاص اجتماعی و پیشرفت علوم بشری است- ریشه در گذشته های دور دارد و مسیردور و درازی را طی کرده تا بتدریج یک دانش آکادمیک و دانشگاهی مطرح شده است.

گرچه "مدیریت" به مفهوم کلی آن سابقه ای به قدمت زندگی جمعی انسانها دارد اما آن چه که بنام دانش مدیریت سازمانها و موسسات بخصوص موسسات انتفاعی تکامل پیداکرده است مربوط به اواخر قرن نوزدهم و عمدتا بیستم است تاقبل از قرن بیستم سازمانها در مقیاسی کوچک و با استفاده از روشهای ساده اداره می شدند و هنوز پیچیدگی امروز خود را پیدا نکرده بودند در حالی که امروز مدیریتها با مسائل گوناگونی همچون جمعیت فزاینده ، رکود، آگاهی اجتماعی، کمبود منابع -بخصوص منابع انرژی- تورم ، تامین و رفاه رقابت و نظایر آن...