کد خبر: ۲۳۲۱
تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۳۹۴ - ۱۲:۵۷

هدف گذاری با اب سج!

هدف گذاری میتواند یکی از ابزارهای موثر برای ایجاد انگیزه باشد...

همه میدانند که همیشه هدف گذاری میتواند یکی از ابزارهای موثر برای ایجاد انگیزه باشد. یعنی اینکه هیچ بخشی از علوم سازمانی به اندازه‌ی "تئوری هدف” تا حالا مورد توجه قرار نگرفته است. برای افراد، گروه‌ها و سازمانها، هدف گذاری همیشه جوابگو بوده است.

هدف گذاری با اب سج!

ما زمان و منابع محدودی داریم و اهداف نیاز به توجه کافی دارند. معلوم است که برای اهدافِ کاری، این هدفها باید درست طراحی بشوند. مانند معروفترین مدلی که در مورد هدف صحبت میکند، یعنی مدل اسمارت. اسمارت مخفف این کلمات است : ویژه، قابل اندازه‌گیری، هماهنگ، در دسترس و محدود به زمان.

ویژه یعنی اینکه اهداف باید کاملا روشن و واضح و با جزئیات کامل باشند.

قابل اندازه گیری یعنی اینکه ما بتوانیم داده‌ها را جمع آوری کنیم و بر اساس آنها پیشرفتمان را اندازه بگیریم.

هماهنگ یعنی اینکه تمام اهداف باید به شکلی تعریف شوند که از یکدیگر حمایت کنن.

در دسترس یعنی اینکه آنقدر سخت نباشند که نتوان به آنها رسید.

محدود به زمان هم یعنی اینکه بتوان یک زمان مشخصی برای رسیدن به آنها تعریف کرد.

این استاندارد خیلی خوبی است، برای اینکه بتوانیم اهدافمان را ارزیابی کنیم. اما من میخواهم شما را یک قدم جلوتر ببرم. بخصوص اینکه میخواهم بیشتر توجهتان را به قسمت "در دسترس بودن” این مدل جلب کنم. بله، خیلی از مواقع اهداف باید تا حدی چالش بر انگیز باشند، اما در عین حال باید قابلیت این را هم داشته باشند که بتوان به آنها رسید.

اما یک نوع طرز فکر دیگر هم هست که میگوید اهداف باید تا حد خیلی زیادی با چالش همراه باشند. از شما میخواهم که کمی به استفاده از "بی‌هگ – اب سج” فکر کنین. بی‌هگ ( اب سج ) یعنی: اهداف بزرگ، سخت و جسورانه. میتوانم به شما قول بدهم که اگر هر از گاهی اهدافتان شجاعانه نباشد، هیچوقت خودتان هم شجاعانه رفتار نمیکنید. اهداف مطمئن چیزاهای بسیار خوبی هستند و من منکرش نمیشوم. اما همین اهداف مطمئن میتوانند روند رشد تدریجی شما را کند کنند. برای همین هر دو سه سال، خود شما و تیم‌تان، نیاز به استفاده از بی‌هگ ( اب سج ) دارید.

به این ماجرا ایگونه فکر کنید. شما میتوانید ۳ مایل بدوید، یا اینکه میتوانید یک دوی ماراتن طولانی را تمام کنید. میتوانید درآمدتان را ۵% زیاد کنید یا میتوانید برنامه‌ای بریزید که به رشد سود ۲۵ درصدی برسید.

میتوانید انتخاب کنید که اهل رقابت باشید، یا میتوانید درست مثل جنرال الکتریک معروف، تصمیم بگیرید که در هر حوزه‌ای که وارد میشوید، شماره یک یا شماره دو باشید. اینها بلند پروازی‌های جسورانه هستند. هر از گاهی یک بلند پروازی‌ میتواند عامل محرک شما باشد و به شما کمک کند که پتانسیل و محدودیتهای خودتان و تیم‌تان را بهتر بشناسید. این را بگویم که میدانم نمیتوانید به تمام زوایای زندگیتان توجه کنید یا تمام زوایای اجرایی تیم‌تان را در نظر بگیرید، و باز هم خودتان را مجبور به بلند پروازی بکنید.

برای همین یک یا دو تا زاویه را انتخاب کنید. بلند مدت فکر کنید و تیم‌تان را در پروسه‌ی تصمیم گیری دخالت بدهید. بلند بلند در مورد بهتر شدن بعضی از زوایای زندگی‌تان رویا پردازی کنید. نه یک مقدار بهتر، خیلی خیلی بهتر! اگر شروع نکنید به امتحان کردن قابلیتهای خود، هیچوقت نمیفهمید که شما و تیمتان چه قابلیتهایی دارید. شاید وقتی یک هدف جسورانه را انتخاب میکنید، تیم شما دچار استرس و خستگی شود. اما این ارزشش را دارد، نه؟؟

وقتی به عقب نگاه میکنید، به کدام یکی از دستاوردهایتان که در زندگی به آنها رسیده اید لبخند میزنید؟ درسته!

به آنهایی که رسیدنشان از بقیه سخت‌تر بوده. مشخص کردن اهداف خیلی خوب و خیلی هم مهم است. اما هر از گاهی، به سراغ اهدافی که چیزی بیشتر از منطقی و مطمئن باشند بروید! هر چند سال یک بار، بی‌هگ ( اب سج ) را امتحان کنید، زیرا وقتی اهدافتان جسورانه باشد، عملکرد شما هم به همین صورت جسورانه خواهد بود.

منبع: http://modiriran.ir