بازخور به ما کمک میکند تا یاد بگیریم و رشد کنیم. اما نباید فراموش کنیم که هر نظر یا بازخوری مفید و کاربردی نیست. اما سؤال آن است که چه زمانی میتوانیم نسبت به بازخورهایی که دریافت میکنیم بیاعتا باشیم و همیتی به آنها ندهیم.
اگر بازخوری که دریافت میکنید، مبهم باشد، میتوانید آن را نادیده بگیرید. افراد زیادی هستند که میخواهند بازخورهایی نامشخص به شما ارائه کنند. برای مثال شاید بارها این جملهها را شنیده باشید که برای مثال «فکر نمیکنم که تمام تلاشت را به کار گرفته باشی» یا آنکه «به نظر میآید چیزی از قلم افتاده است».
اگر کسی که این جملهها را به شما میگوید، نتواند به طور مشخص نشان دهد که اشکال کار کجاست، یا منظور آنها از اینکه حداکثر تلاشت را نکردهای چست یا اینکه مشخصاً چه چیزی از نظر او از قلم افتاده است، حرفهایشان قابل اعتنا نیستند و میتوانید به نظر آنها توجهی نکنید (مگر آنکه این جملهها را از کسی بشنوید که نسبت به او باید پاسخگو باشید و اگر به حرف آنها توجهی نکنید در میزان دریافتی و حقوق شما تأثیرگذار خواهد بود).
همچنین اگر بازخور، نظری شخصی نسبت به شما یا عملکردتان است، به آن توجه نکنید. انتقاد کردن آسان است، اما کسی که انتقاد میکند (بدون توجه به سطح نفوذ وی بر شما)، همیشه قابل اعتماد و نظرش همواره معتبر نیست. بسیار پیش میآید که موضوع و دلیل انتقاد آنها، اصلاً شما نیستید.
برای مثال ممکن است این انتقاد و غر زدنها از خستگی باشد یا فرد منتقد دچار سوگیریهای شخصی است.
بنابراین نسبت به این انتقادها باید محتاط باشید و حداکثر آنها را به
عنوان مشاورههایی در نظر بگیرد، تا زمانی که نظرات بهتری از افراد دیگر
دریافت کنید.
بنابراین اگر بازخورهایی که دریافت میکنید، مبهم هستند یا صرفاً یکسری نظرات شخصی است، به آنها بیاعتنا باشید.
بازخورهای خوب، مشخص، دقیق، بهموقع، شفاف، و مرتبط با عملکرد و رفتارهای
کاری و سازمانی هستند. بازخورهایی که غیر دقیق و مبهم هستند و هدف آنها
تخریب شخصیت و یا نوعی فرافکنی است، ارزش توجه ندارند.