در اینجا میخواهیم به حضور کسب و کارها در شبکه های اجتماعی بپردازیم و برخی از اشتباهات رایج در این حوزه را بررسی کنیم.
البته بدیهی است که نگاه ما به شبکه های اجتماعی به عنوان یکی از ابزارهای موفقیت کسب و کار است و طبیعتاً نکاتی که در اینجا ارائه میشود از این منظر خواهد بود.
میگویند یک مشاور تبلیغات، حدود یک ساعت در دفتر مدیرعامل یک شرکت نشسته بود و با او در مورد موقعیت یکی از بیلبوردها صحبت میکرد.
مدیرعامل شرکت معتقد بود که یکی از محلهای مناسب برای تبلیغات، بیلبورد انتهای خیابان بن بست آنهاست که به اتوبان هم نمای خوبی دارد.
مشاور توضیح میداد که آن بیلبورد با درختان پوشیده شده و به خوبی دیده نمیشود، اما مدیرعامل مجدداً با هزار توضیح و استدلال بر استفاده از آن بیلبورد اصرار میکرد.
در نهایت مدیرعامل که عصبانی شده بود توضیح داد:
به شما چه ربطی دارد. پول خودم است. خانه خودم هم آنجاست. از اتوبان دید ندارد که نداشته باشد. درخت دارد که داشته باشد. از پنجره اتاق خواب خودم که دیده میشود.همین مهم است. مگر نه اینکه همه کسب و کار را در نهایت برای حس خوب خودمان انجام میدهیم؟
اگر بخواهیم به سبک ادبیات کلاسیک خودمان بگوییم، مشاور در اینجا، جامه درید و سر به بیابان گذاشت!
به عبارت دیگر، ممکن است مدیر یا مالک یک کسب و کار، بگوید که از داشتن یک اکانت اینستاگرام سه میلیونی که دو میلیون و نهصد هزار نفر از فالورهای آن غیرواقعی هستند لذت میبرد و حتماً علاقه دارد که صبحها یک بار این عدد را روی صفحه نمایش موبایل خود ببیند. در اینجا نه متمم و نه هیچ فرد حقیقی و حقوقی دیگری حق اظهار نظر ندارد.
نمیتوان در مورد تفریحات سالم دیگران نظر داد. اما اگر حضور در شبکه های اجتماعی را نه به عنوان تفریح و سرگرمی، بلکه به عنوان ابزاری در خدمت استراتژیهای کلان شرکت میبینیم، مناسب است که نکات مهمی را مورد توجه قرار دهیم.
نخستین دامی که کسب و کارها در هنگام حضور خود در شبکه های اجتماعی گرفتار آن میشوند، تلاش برای افزایش فالورهاست.
همچنانکه در درس مشتری راغب یا تولید Lead توضیح دادهایم، هدف نهایی از هر نوع تبلیغ یا حضور اجتماعی، تبدیل کردن مخاطب به مشتری است.
در اینجا ممکن است دو اشتباه کلیدی صورت بگیرد:
اشتباه اول اینکه بگوییم صرف حضور در شبکه های اجتماعی خوب است و به هر حال آگاهی از برند ما را بالا میبرد. اینکه مردم بیشتر و بیشتر در معرض نام ما قرار بگیرند و تشخیص برند یا Brand Recognition را بالا ببریم، اما یادآوری برند ما یا Brand Recall همچنان پایین باشد، برند ما را راهی گورستان برند میکند: برندی مرده اما دارای سنگ قبری بزرگ.
اشتباه دوم اینکه بگوییم اگر من مثلاً ده هزار فالور دارم و از بین آنها بیست مشتری ایجاد شده است، اگر صد هزار فالور داشته باشم، دویست مشتری دارم و این برای من مطلوب است. کسی که این منطق را به کار میگیرد، منابع خود را هرز میبرد. او در واقع به نرخ تبدیل ۰٫۰۰۲ رضایت داده است.
شاید بهتر باشد قبل از تلاش و سرمایه گذاری برای افزایش تعداد فالورها، استراتژیها و ابزارهای مختلف را آزمایش کنیم و تلاش کنیم به حداکثر نرخ تبدیل یا Conversion Ratio دست پیدا کنیم. اگر مطمئن شدیم که مثلاً بالاترین نرخ تبدیل قابل تصور ۳% است و در شرایط موجود به هیچ شکل نمیتوان این نرخ را بهبود داد، حالا وقت آن است که وقت و توان خود را برای افزایش فالورها صرف کنیم.
در کنار نکات فوق، یک نکته دیگر را هم به خاطر داشته باشید:
حضور در هر یک از شبکه های اجتماعی، نیازمند یادگیری و تجربه است. چه مطالبی طرفدار دارند. چه مطالبی نباید مطرح شوند. چه سوالاتی باید پاسخ داده شوند. چه مواردی باید مسکوت بمانند؟ دسترسی چه کسی باید حتماً محدود و مسدود شود؟ چه کسانی باید تحت هر شرایطی دسترسی داشته باشند و نباید Block شوند؟ با توهینها چه برخوردی شود؟ با انتقادها چه کنیم؟
دقت داشته باشید که پاسخ به سوالات فوق، تابع دو فاکتور مهم است: شبکه اجتماعی مورد نظر و نیز کسب و کاری که مد نظر داریم.
ممکن است مسئول شبکه اجتماعی شما، قبلاً سابقه فعالیت گسترده در فیس بوک داشته باشد. اما فرهنگ و اصول رفتاری در توییتر یا اینستاگرام کاملاً متفاوت است. کاری که در فیس بوک عرف است، ممکن است در اینستاگرام درست نباشد. حرفی که در فرهنگ توییتر پذیرفته شده است، ممکن است در لینکدین مطلوب نباشد.
از طرف دیگر، ممکن است مسئول شبکه اجتماعی شما، قبلاً برای کسب و کار دیگری فعالیت میکرده و مثلاً ادمین صفحه اینستاگرام یک شرکت بزرگ بوده است. این سابقه باعث نمیشود که تجربیات او در مورد کسب و کار و برند شما هم صادق باشد.
بنابراین: حتی به فرض سابقه قبلی، بهتر است اکانت شما در یک شبکه اجتماعی، به تدریج رشد کند. قبل از اینکه به تعداد بالای فالور فکر کنید، میتوانید به استراتژیهای خود فکر کنید. الگوهای مختلف را بیازمایید. در یک فرایند آزمایش و خطا، نحوه تعامل با مخاطبان را یاد بگیرید و سپس به تدریج، میدان بازی را بازتر کنید.
تمرین:
درباره تعداد فالورها، چه نکات دیگری به ذهن شما میرسد که باید به توضیحات بالا افزوده شود؟
لطفاً سایر موارد (خارج از بحث تعداد فالورها) را در ذیل این درس مطرح نکنید تا در درس مرتبط با خود آن، مطرح شده و مورد بحث قرار گیرد.
منبع: www.motamem.org