شادکامی ذهنی مفهوم وسیعی است که تجربه هیجانهای مطلوب، سطوح پایین هیجانهای منفی و رضایت بالا از زندگی را در بر میگیرد. شادکامی ذهنی در ادراک و ارزیابیهای افراد از زندگیشان در ابعاد هیجانی، عملکردهای روانشناختی و اجتماعی، منعکس میشود.
بر اساس نظریه شادکامی "دارلینگ و استینبرگ"، شادکامی یک احساس فردی نیست، بلکه واقعیتی مستقل از احساسات فردی است و عبارت است از دستیابی به چیزهایی که از نظر عموم واقعا ارزشمند به حساب میآید مثلا اگر کودکان خیابانی احساس شادکامی، خوشبختی و رضایت کنند، ممکن است نظریه لذتگرایی یا نظریه خواستهها شاد و خوشبخت به حساب آیند.
نگاه کنید به مطلب جایگاه شادکامی در سازمان- بخش اول
اما عواملی که منجر به شادکامی در محیط کار میشوند چیستند؟ بر اساس تحقیقات انجام شده، میتوان عواملی را که باعث شادکامی در محیط کار میشوند که عبارتند از:
1- یادگیری سازمانی: تغییر رفتار به عنوان اساسیترین رکن یادگیری قلمداد گردیده است، یادگیری فرایندی است که در آن افراد رفتارها و پندارهایشان تغییر مییابد و به گونه ای دیگر میاندیشند و عمل میکنند.
2- خودگشودگی یا خودافشاگری: تعریف این مفهوم وسیع است و شامل هر اظهاری است که فرد در مورد خود و تواناییها و شخصیت خود میکنند، برخی بر این باورندکه خودگشودگی شامل آن دسته از اظهاراتی است که فرد به صورت آگاهانه و تعمدی و اختیاری با دیگران در مورد خود در میان میگذارد.
نگاه کنید به مطلبهمدلی: بخش فراموش شده هوش هیجانی
3- مشارکت: مشارکت بر این عقیده بنیادین استوار است که همه افراد حق دارند در مورد اموری که مربوط به خودشان است احساس مسئولیت نمایند و بر تصمیمهایی که بر زندگی آن ها اثر میگذارند، دخالت داشته باشند. بنیادیترین اندیشه زیرساخت مشارکت، پذیرش اصل برابری مردمان است.
4- عدالت: عدالت سازمانی به ادراک کارکنان از انصاف و رفتارهای عادلانه شغلی، اشاره میکند، مطالعه عدالت در سازمانها با کارهای آدامز درباره نظریه برابری آغاز شد که بر ادراک عادلانه بودن پیامدها تاکید کرد و ادراک کارکنان از توزیع عادلانه پیامدها را عدالت توزیعی نامید.
5- مثبت اندیشی: در مثبت اندیشی، هدف، یافتن راههایی برای پربار کردن زندگی آدمیان و کشف و پرورش توانمندیهای ذاتی آدمیان است، در حالی که نگرش منفی، توان خود را صرف درمان بیماریها و آسیبشناسی و رفع کاستیهای رفتار انسان میکند.
نگاه کنید به مطلباز هوش هیجانی تا تعهد مستمر سازمانی
در پایان باید اشاره داشت که "متیوس" معتقد است افکار و اندیشه های ما تعیینکننده میزان شادیهای ماست برای شاد بودن باید بر افکار شاد تمرکز کنیم، "مایکل ارگایل" معتقد است که شادکامی عبارت است از بودن در حال خوشحالی و سرور یا دیگر هیجانات مثبت یا عبارت است از راضی بودن از زندگی خود.