اشتغال در دنیای امروز به سرعت در حال تحول است سازمان ها در حال کوچک تر شدن و رفتن به سمت دنیای مجازی هستند که البته ارتباط بینشان روز به روزبیشتر و پیچیده تر میشود.سازمان ها تبدیل به هسته های مرکزی شده و سایر اجزا و کارمندان در اطراف آن قرار گرفته اند.در این سیستم هر کس برای خود کار میکند وبه اندازه ای که ارزش افزوده ایجاد میکند از درآمد نیز سهم می برد ؛ در قسمت قبل در مورد ابعاد امنیت شغلی صحبت کردیم و حال به ادامه آن می پردازیم:
نگاه کنید به مطلب آزادی عمل در مقابل سلسله مراتب در سازمان
تواناسازی در مهارتهای رفتاری: اینکه کارکنان سازمان بتوانند درحد انتظارات سازمانهای بیرون ایفای نقش کنند، بیانگر وجودامنیت شغلی و امنیت اجتماعی است. سازمانها بایستی قابلیت انعطافپذیری را در کارکنان خود تقویت کنند تا آنها بتوانند با اندک جرح و تعدیل در توانمندیهایشان نیاز سایر سازمانها را برآورده واز این بابت امنیت شغلی داشته باشند. تواناسازی کارکنان در مهارتهای رفتاری موجب جذب آنهاتوسط بازار کار میشود و از این طریق امنیت شغلی تامین میشود.
نگاه کنید به مطلب چرا آموزش های سازمانی موثر نیست؟
تواناسازی در مهارتهای ارتباطی: آنچه درتجربه آموزی دارای اهمیت است تبادل تجارب است. تبادل تجارب، خود به تخصص نیاز دارد. اینکه کارکنان در داخل و خارج سازمان دست به تبادل تجارب بزنند تضمین کننده امنیت شغلی است. اگر افراد سازمان دارای تجربه باشند ولی نتوانند آن را بیان کنند سازمان و افراد دیگرنمیتوانند از آن استفاده کنند. بنابراین سازمانها بایستی توانمندی تبادل تجارب را در کارکنان تقویت کنند تا با بیان تخصصی، توانمندی ، هنر و... برای خود بازاریابی کنند.
تواناسازی در تفکر: فکرکردن، فن و هنری است که باید آموخت، تفکر سبب شناخت ارزشهای اجتماعی، فلسفی و درک روابط علت و معلولی و نیز معرفت به پیوستگی کلیه مسائل مادی و معنوی که زندگی انسان را دربرگرفته است میشود. تفکر منطقی عامل درک علتها و رفع موانع و گشایش راهها و مایه پیشرفت وسازندگی جهان است . وقتی سازمان زمینه تفکر افراد را فراهم کند،کارکنان ایده های جدید را تولید و کاربردی می کنند و نحوه تفکر را می آموزند، فن و هنرفکرکردن تضمین کننده امنیت شغلی افراد است .وقتی کارکنان سازمانی بتوانند خوب فکر کنندهم در داخل سازمان و هم در خارج سازمان ازموقعیتهای خوبی برخوردار می شوند و این بخاطر این است که سازمانهای عصر حاضر به انسانهای متفکر و خلاق نیاز دارد.
نگاه کنید به مطلب چرا کارکنان برای شرکت در دورههای آموزشی انگیزه ندارند؟
تواناسازی وجدان کاری کارکنان: وجدان کار با امنیت شغلی رابطه مستقیمی دارد. سازمانهای عصر حاضر به کارکنانی نیاز دارند که شاخصهای وجدان کار در آنها تجلی عملی پیدا کرده باشد. سازمانها وابسته به انسانهای باوجدان هستند و یکی از راههای توجه به امنیت شغلی کارکنان فراهم کردن بستر لازم برای ایجاد، پرورش وکاربردی کردن وجدان کار است . وقتی وجدان کاری افراد سازمان توانا شده باشد هم در داخل سازمان و هم درخارج سازمان از امنیت شغلی تضمین شده ای برخوردار هستند.
امنیت شغلی درون سازمانی: یعنی اینکه سازمان به تعهد کاری، نظام کاری، کار کیفی و جسارت و تخصص کارکنان وابسته باشد نه اینکه افراد و کارکنان سازمان ازطریق استخدام رسمی وابسته به سازمان باشند. زمانی که کارکنان یک سازمان خوب پرورش یافتند حتی اگر افراد به طور موقت هم استخدام شده باشند به لحاظ نیازسازمان به آنها امنیت شغلی تضمین شده است.
نگاه کنید به مطلب با خود انگیزشی موفقیت را در چنگ بگیرید
امنیت شغلی برون سازمانی: یعنی اینکه یک سازمان علاوه بر انجام کارهای جاری خودتوسط کارکنان بایستی نقش یک دانشگاه علمی و کاربردی را در پرورش کارکنان ایفا کند و افراد رادر تفکر، وجدان کار، مهارتهای ارتباطی و مهارتهای مختلف تقویت سازد. زمانی که کارکنان یک سازمان در این ابعاد رشدیافته شدند، بازارکار بیرون سازمان به تخصص، مهارت، دلسوزی و کارکیفی کارکنان وابسته شده و افراد میتوانند اندوخته های کمی و کیفی خود را به کار گیرند، بنابراین از این طریق نیز امنیت شغلی افرادتضمین میگردد.