یکی از اصول کرامت انسانی و احترام به عقول، استفاده از نظرات دیگران است؛ در هر موسسه، شرکت یا سازمانی همواره میتوان بر انجام امور به راه حلهایی بهتر و موثرتر از آنچه در حال حاضر معمول است دست یافت، شرط لازم برای ایجاد تحرکی که به استقرار راه حل های بهتر و موثرتر منجر شود آن است که اندیشه های افراد دست اندرکار مورد اعتنا قرار گیرد و به طور نظام یافته ارزیابی شده و آنچه که عملی است به اجرا گذاشته شود. لذا مشارکت فکری کارکنان یک سازمان با مدیریت آن، زیر بنای مدیریت مشارکتی است. این اتفاق از سویی صاحبان اندیشههای سازنده را به طور یکسان و بدون توجه به موقعیت سازمانی آنان پذیرا میباشند و از سویی دیگر اختیارات و قدرت تصمیمگیری و مسئولیت مدیریت سازمان را به هیچ وجه تضعیف و یا مخدوش نکرده و موجبات لازم برای تشویق مادی و معنوی پرسنل را در قبال عرضه کردن اندیشههای سازنده فراهم میآورد تا از خلاقیت و پویایی تفکر انسانی در جهت ساختن دنیایی بهتر استفاده مطلوب به عمل آید.
نگا کنید به مطلب چرا تعهدسازمانی مهم است؟
در این زمینه پژوهشهای مختلفی صورت گرفته است، از جمله پژوهشها؛ کورت لوین مشخص نمود که هر گاه مردم در کارگردانی کارها مشارکت داشته باشند، اندازه مقاومت و ایستادگی آنان در تغییر دگرگونسازی و نوسازی و نوآفرینی کاهش مییابد و راه سازگاری در پیش میگیرند؛ پژوهش دیگری نشان داد که مشارکت در کارگردانی کارها روحیه و انگیزه کارکنان را ارتقا میدهد، میزان سرپرستی و نظارت مورد نیاز را کاهش میدهد، بردباری و شکیبایی کارکنان نسبت به یکدیگر را افزایش میدهد، دلسوزی و تعهد بیشتری نسبت به کار بوجود میآورد و به پدید آمدن فضای سازمانی دلپذیر یاری میدهد. بررسی های روانشناختی نیز نشان میدهد هر گاه مردم فرصت بیان اندیشههای خود را بیابند و در تصمیمی که بر سرنوشت آنان اثر میگذارد شریک شوند، نوآوری و آفرینندگی بیشتری از خود نشان می دهند و مسئولیت بیشتری میپذیرند.
نگاه کنید به مطلب عامل حیاتی سازمان ها چیست؟
از طرفی شرایط جدید پیرامونی، تخصصهای مورد نیاز جهت انجام کارها و همچنین ساختارهای تصمیمگیری در سازمانها را تحت تاثیر قرار داده است، فضای رقابتی موجود، سازمانها را به سمت اتخاذ ساختارهای جدید و استراتژیهای انعطاف پذیر سوق میدهد، رقابت نیازمند خلاقیت بالاست و سازمانها میبایست از طریق آگاهسازی کارکنان نسبت به اهمیت نقش خود در سازمان و فراهم نمودن زمینههای لازم جهت مشارکت کارکنان در فرایندهای مختلف تصمیمگیری و بهرهگیری از توانمندیهای آنان، شرایط لازم را جهت ایجاد تغییرات مناسب فراهم آورند.
نگاه کنید به مطلب توسعه منابع انسانی به معنای بقا
بنابراین با این مفهوم تازه به شکل سهیم شدن یا سهیم کردن پرسنل سازمانها که در فرایند اداره کردن و تصمیمگیریها آن دارند؛ ایجاد میشود، که با مشارکت آنان در امور و همفکری در تصمیم گیری ها، احساس درگیر شدن بیشتر در کارها و حل و فصل مسائل را پیدا میکنند و انگیزش، عزت نفس، خشنودی و رضایت شغلی، تعهد به اهداف سازمان، ماندگاری و در نهایت توان همکاری آنان را با مدیران سازمان را افزایش می دهد. به این ترتیب اهداف کارکنان با اهداف سازمان درهم میآمیزد و در نهایت به کارگیری صحیح تجربیات، آرا و عقاید آنها در هر رده شغلی در سازمان را میسر میکند.