یکی از مسائلی که امروزه در سازمانها وجود دارد بحث ضعف در توسعه منابع انسانی و توسعه دانش کارکنان است که به موضوعی حساس تبدیل شده است که عدم برخورد درست با آن مسائل و مشکلات زیادی را نیز به وجود آورده، مسائلی مانند عدم توانایی در حل مسائل کاری، تاخیر در انجام دادن پروژهها، قطع کردن همکاری با سازمان توسط کارکنان، کاهش انگیزه کارکنان و... که این موارد تضعیف شدن هر چه بیشتر عملکرد منابع انسانی و به تبع آن کاهش اثربخشی و کارایی سازمان را در پی داشته است که بر آینده سازمانها نیز به شدت تاثیر گذار است.
باید گفت که توسعه منابع انسانی شامل برنامهها، سیستمها و فعالیتهایی است که برای بهبود عملکرد کارکنان طراحی و اجرای میگردد، پس مهمترین هدف توسعه منابع انسانی میتواند شامل حل مشکلات فعلی عملکرد، جلوگیری از مشکلات و چالشهای آتی عملکرد و توسعه دانش کارکنان است.
در این راستا توسعه و توانمندسازی کارکنان نیز به معنای ایجاد ظرفیتهای لازم در کارکنان برای قادر ساختن آنها به ایجاد ارزش افزوده در سازمان و ایفای نقش و مسئولیت در سازمان توام با کارایی و اثربخشی است به عبارتی دیگر فرایندی است که باعث افزایش توان کارکنان برای حل مسائل، ارتقا بینش اجتماعی آنها شده و آنان را قادر میسازد عوامل محیطی را شناسایی و تحت کنترل بگیرند، پس در اینجا هدف از توانمندسازی کارکنان مشارکت آنها در تصمیم گیریهای سازمان است.
تجربه نیز نشان از آن دارد که هر چه سازمان محصول یا خدمات جدیدی تولید میکند یا محصول خود را بهینه میکند به نوعی در حال توسعه و پیچیدهتر شدن است، پس به همان مقدار نیز باید توسعه منابع انسانی داشت زیرا که نیاز به منابع انسانی توانمند، خلاق، نوآور و با دانش بیشتر میگردد که لازمه تمام آنها داشتن دانشی راهبری هدفمند توسعه منابع انسانی است به منظور ارتقای دانش کارکنان، اجرا و ارزیابی بهینه آنان نیز میباشد.
به طور خلاصه باید گفت که ضرورت توجه به امر توسعه منابع انسانی شامل چالشی شدن محیط سازمانها، شتاب گرفتن خلاقیتها و نوآوریها، تغییر مزیت نسبی سازمانها نسبت به گذشته، تغییر کردن مفهوم شغل و شاغل، رقابتهای شدید و ... است، در نتیجه باید گفت که کارکنان مهمترین مزیت رقابتی سازمان ها محسوب میشوندکه همواره باید دانش، مهارت و قابلیتهای آنان ارتقا یابد و فلذا بقای سازمان در گرو توسعه منابع انسانی آن میباشد.