حتما برایتان پیش آمده که در برخورد با مشکلات بسیار از افراد به ما توصیه کردهاند که هوشمندانهتر باید کار کرد و نه سختتر، اما تعداد کمی از ما به این حرف گوش میدیم و به اون عمل میکنیم، شده که ببینید که بعضی از مدیران یا تاجران حتی خیلی بیشتر از ساعت کاریشان کار میکنند تا به هدفی که دارند برسند؟ یا شده که مجبور باشید برای تکمیل کردن کارتان ساعتها بیشتر کارکنید، این ها نشان دهندهای این است که حتما جایی کارتان را اشتباه انجام میدهید و باید یکسری نکات را رعایت کرد تا آن را اصلاح کنیم، در ادامه به 5 روش اشاره میکنیم که ما را به هوشمندانهتر کار کردن تشویق و راهنمایی میکند که هوشمند باشیم و نه سخت کوش!
اول: تمرکز: حتما میپرسید یعنی چی؟ بیایید یک مثال بزنیم، به نظرتان در یک ساعت کاری چند دقیقه تمرکز دارید؟ اگر نتایج تحقیقات را اشاره کنیم شاید متعجب شوید، محققان نشان دادهاند که اکثر افراد بین 5 الی 10 دقیقه در هر ساعت کاری میتوانند موثر و متمرکز باشند. حال اگر فکر میکنید که نتایج درست نیست میتوانید امتحان کنید، یک کاغذ و قلم بردارید و زمانی که حواستان جمع نبوده و متمرکز برکار نبودهاید را یادداشت کنید، انوقت به این نتیجه خواهید رسید.
دوم: تسلط: منظور از تسلط در اینجا به این معنی است که هر آنچه که ما را در افزایش کیفیت محصول یا خدماتمون کمک میکنه، حالا این میتواند یک نرم افزار کامپیوتر باشد یا یک استراتژی سازمانی ... اما اینکه چه میزان قدرت تسلط بر مواردی دارید که باعث بشود نتایج کارتان به حداکثر برسد بسیار مهم است؛ مثلا کسی محصولات خود را در یک سمینار یا یک جشنواره یا ... عرضه میکند و میفروشد احتمال اینکه مشتری بیشتر و درامد بیشتری داشته باشد بیشتر از کسی است که تک به تک دست به فروش میزند...
سوم: نماینده! نماینده یعنی استفاده از کسی به جای خودمان تا کارمان را انجام دهد و ما به سراغ کارهای مهمتر برویم، مثلا همان فروشنده قبلی .. اگر بتواند که یک نفر را به جای خود بگذارد و خود بر آنها نظارت داشته باشد و یا حتی نمایندگی را مدیریت کند مسلما نتیجه بهتری خواهد گرفت تا زمانی که خودش مستقیما در خط فروش قرار بگیرد، این یعنی آینده نگری مثبت.
چهارم:مدیریت زمان: تا حالا شده بشنوید که مدیر یه سازمان یا شرکتی بگوید که کارمندان این بخش خیلی زیادن و زمان زیادی را تلف میکنند تا کاری را تحویل بدهند! این حرف به خود مدیر برمیگردد که چون خود او در ابتدا نتوانسته وقت خود را تنظیم کنده و کارش را به اتمام برساند پس احتمالا دچار کمبود تمرکز، تسلط و مهارت نماینده بود و یک مدیر وقت نشناس است... اگر یک مدیر خودش به موقع کارش را به اتمام برساند و تحویل دهد زیردستان نیز او را الگو قرار خواهند داد و زمان اضافه باقی مانده را نیز میتواند به کسب دانش و مهارتهای دیگر اختصاص دهد.
پنجم: تفاوت قائل شدن: حتما بین فعالیتهاتون تفاوت قائل بشیدو اونا رو بر اساس اهمیت اولویتبندی کنید، حتما قاعده 20.80 رو شنیدید که میگه 80 درصد نتایج شما از 20 درصد تلاشهاتون حاصل میشه، دلیلی اینکه این مطلب به عنوان یک استراتژی مطرح شد اینه که بیشتر افراد نمیدونن که کدام تلاش و فعالیت هاشون بیشترین تاثیر رو بر زندگیشون داره و این موضوعی هستش که روی بسیار از افراد صدق میکنه.
در نتیجه حالا شما به پنج استراتژی مجهز شدید یا حداقل از آن ها آگاه شدید اینکه از آنها استفاده کنید یا خیر به خودتون بستگی داره اما تجربه میگه که اینا رو جلوی چشمتون بذارید و هر چند وقت یکبار بهشون نگاهی بیاندازید تا بتونید راههای درستتر ، هوشمندانهتر رو انتخاب کنید و از سخت کار کردن رها شوید.