در زمانهای گذشته مدیران و افراد موجود در سازمان اعتقاد داشتند که تعارض در سازمان یعنی یک موجود و شرایط ویرانگر و باید مانع بوجود آمدن آن شد و در صورت به وجود آمدن باید سریعا آن را از بین برد در نتیجه واکنشهای منفی به آن نشان میدادند؛ اما امروزه و در مدیریت سازمانهای جدید این مفهوم تغییر کرده و آن را به یک پیامد منطقی و حتی بدیهی در سازمان میدانند زیرا که بر این باور هستند که در سازمان افراد مختلفی مشغول به فعالیت هستند هر کدامشان ویژگی شخصیتی و حتی فرهنگی خاص و مختلفی دارند که به وجود آمدن تعارض در سازمان را اجتناب ناپذیر کرده است و تعارض میتواند موجب یک جریان خلاق و سازنده در سازمان گردند.
به این جمله مدیریتی توجه کنید" اگر همه مردم مثل هم فکر کنند دیگر کسی نخواهد اندیشید و مدیرانی که از تعارض و تضادخوششان نمیآید نباید مدیریت کنند" در این راستا بعضی از مدیران به علت عدم درک این مطلب سعی میکنند با بهرهگیری از روشهای مختلفی تضادها و اختلاف نظرها را در سازمان خود سرکوب کنند.
این در حالی است که تحقیقات نشان میدهد "سازمانهایی که در آن ها تضاد کمتری وجود دارد، عموما در محیطهای رقابتی با شکست مواجه میشوند" اینگونه میتوان برداشت نمود که اعضای چنین سازمانهایی آنقدر با یکدیگر شباهت و متجانس شدهاند که برای سازگاری یا تطبیق خود با شرایط محیطی متغییر آمادگی کمی دارند.
در پایان باید گفت که تعارض در همه سازمانها وجود دارد و تا حد بسیاری به مدیریت کردن آن و نحوه برخورد با آن بستگی دارد، رابرت اونز معتقد است که "نحوه تاثیر تعارض بر سازمان به چگونگی واکنش مدیران با این پدیده ارتباط دارد" در سازمانها تعارض میتواند بین فرد و فرد، فرد با گروه، گروه با سازمان و ... به وجود بیاید اما نکته مهم این است که تعارض باید به نحوی تحت کنترل قرار گیرد که هرج و مرج در سازمان به وجود نیاید و همچنین سازمان شکل استبدادی به خود نگیرد، بنابراین میتوان توصیه کرد که باید برای رویارویی با وضع به وجود آمده کوشش به عمل آورد و از تعارض برای تغییرات مثبت استفاده کرد و در این راستا می توانید با آگاهی از نحوه مدیریت کردن تعارض در سازمان نسبت به ثبت نام در دوره آموزشی مدیریت تعارض و استراتژی های بهبود آن اقدام نمایید.