اشتباه اول: راندن
اتومبیلی تندرو در جادههای پرپیچوخم و مخاطرهآمیز: بدون
شک میدانید که برای شروع هر کاری و هر حرکت بزرگی، به محرکی قدرتمند و شوق و
انگیزهای عمیق نیاز است، اما این محرک بهتنهایی کافی نیست. برای پیشبرد هر کاری،
به یک برنامهی دقیق و کارآمد نیاز دارید. قبل از هر چیز، دربارهی کسب وکاری که
قصد راهاندازیاش رادارید، و دربارهی مشتریان و رقبای خود تحقیق کنید و بر اساس
آن مدلی حسابشده، دقیق و کاربردی برای کسبوکارتان تهیه و تنظیم کنید، و در تمامی
این مراحل روی این سؤال تمرکز کنید: "چطوری میتوانم پول بیشتری به دست بیاورم؟
اشتباه دوم:راهاندازی کسب و
کار باهدف ماجراجویی: بسیاری از کسانی که قصد راهاندازی کسبوکار
رادارند، افرادی ماجراجو، رؤیاپرداز و خیالباف هستند که عمدتا باهدف تجربهی تنوع
و هیجان بیشتر دست به این بلندپروازیها و ریسکها میزنند. این افراد بجای تفکر و
تأمل در جزئیات دشوار این کار، فقط عطش پیشروی رادارند، و در صورت رویارویی با
مشکلات و بحرانها، تصور میکنند که میتوانند بهراحتی بر همهی آنها غلبه کنند و
دوباره به میدان بازی بازگردند و ماجراجوییهایشان را دنبال کنند. اما دلزدگی و
خستگی از همین مسائل جزئی بهتدریج وجهه و تصویر ناخوشایندی از کسبوکار را به
وجود میآورد، از جذابیت آن میکاهد و دوام و بقای آن را به خطر میاندازد.
اشتباه سوم: بیتوجهی
یا کمتوجهی به مقولهی بازاریابی و فروش: عدهی ناچیزی از
صاحبان کسبوکارهای تازه تأسیس یا حتی قدیمی به مقولهی بازاریابی و فروش بها میدهند
و روی آن سرمایهگذاری میکنید، زیرا بازاریابی و فروش را هزینهای غیرضروری میدانند
یا اینکه تحت تأثیر شکستها و ناکامیهای موقتی و مقطعی، از نقش تعیینکننده و
برجستهی بازاریابی در افزایش فروش و ارتباط عمیق و دوسویهی این دو بر یکدیگر
مأیوس میشوند. بازاریابی، فروش موفق را تضمین میکند. بهعبارتدیگر، تأثیر و
بازدهی بازاریابی، طولانیمدت و پایدار است.
اشتباه چهارم: اسارت در کسب و کار بهجای مدیریت و کنترل آن: وقتی فردی سه یا چهار وظیفهی کاری مشخص و تعیینشده را به نحو مطلوب در طی هفته انجام میدهد، لازم نیست در مورد او از شیوههای مدیریتی خاص استفاده شود. در آغاز هر کسبوکاری، اتفاقات ناگهانی اما قابل پیشبینی رخ میدهد که میتوان با استفاده از تجربیات و معلومات شخصی یا بهواسطهی روش آزمونوخطا حلوفصلشان کرد. اما جلوتر که میروید و در کسبوکارتان رشد و پیشرفت میکنید، این مسائل و رویدادها پیچیدهتر میشود و دیگر نمیتوانید از این دو روش به نتیجه برسید.
اشتباه پنجم: پیشبینی
تعیین بودجه ناکافی و سرمایهی موردنیاز: تازهکارها
معمولاً در تعیین بودجهی موردنیاز خود ناکارآمد عمل میکنید. آنها در ابتدای شروع
کسبوکارشان بدون هیچ حسابوکتاب دقیقی، هزینههای بسیاری صرف خرید لوازم اداری و
محصولاتی میکنید که ممکن است بسیار پیشرفتهتر و تخصصیتر ازآنچه واقعاً نیاز
دارند باشند. به این نکتهی مهم هم توجه نمیکنند که نحوهی خرید بسیاری از
مشتریان قرار است از طریق اقساط باشد، بنابراین بازگشت پول بهکندی اتفاق میافتد.
اشتباه ششم:روابط بیهوده: روابط بیهوده شروع کسبوکار از هر نوع، نیازمند کار و تلاش فراوان، سرمایهگذاری زمانیِ بسیار و پشتیبانی قدرتمند است. بدون شک فشارهایی که تحت تأثیر مشکلات مالی و قولها و تعهدات زمانی ناشی میشوند، باعث بروز تنشها و مشکلاتی در روابط خواهند شد. از روابط زائد و بیهوده خودداری کنید و سعی کنید روابطی حسابشده و ترجیحا در چهارچوب دوستان و نزدیکان تشکیل دهید.
بجای ریسکها و ماجراجوییهای مدیریتی، توصیه می شود ضمن شناخت از نقاط قوت خود، نقاط ضعف و نقصهای خود را نیز بپذیرید و برای حل و برطرف نمودن برخی از آنها از متخصصان و کارشناسان مجرب و کارآمد کمک بخواهید. هرگاه در مسیر رشد و توسعهی کسبوکارتان با مشکلات و شکستهای اجتنابناپذیر روبرو میشوید، همواره این قول معروف را به خاطر داشته باشید که "هر شکست، پلی است بهسوی پیروزیهای آتی."
منبع: https://behtarinideh.com