برونزUrsula Burns، مدیر عامل شرکت زیراکس در مورد تعارض و پیشرفت در سازمان بیان میکند که اینها لازم و ملزوم یکدیگر هستند، اگر ما میخواهیم موفق باشیم در یک سازمان نیروی انسانی یک مزیت رقابتی محسوب میشود که گاهی وقتها ممکن است مخالف و تعارض داشته باشد و گاهی وقتها ممکن است پیشرفت و وفاداری نشان دهد، زیرا که نمیتوان در سازمان یا شرکتی 30 سال کار کنید و نیروی انسانی آن مخالفت و تعارض نداشته باشد و نخواهد که با برخی از مباحث خودش را وقف دهد و این یک اصل طبیعی در منابع انسانی است. لذا رهبرانی در سازمان موفق هستند که بتوانند حد تعارض را به کمترین حد برساند، زیرا که نمیتوان تعارض را در سازمان از بین برد ولی میتوان میزان را کم و زیاد کرد.
سازمان های پیشرو و بالنده و موفق سازمانهایی هستند که درصد مخالف و تعارضات را پایین میآورند، لذا سرمایه انسانی در یک سازمان یک مزیت رقابتی است که گاهی در این رقابت عقب میافتیم و گاهی هم جلو میافتیم ، بنابراین همانطور که گفتیم سازمان موفق سازمانی است که بتواند تعارض را کم کند.
تعارض چیست؟
تعارض در حقیقت نوعی ممانعت میباشد، ما تعارض خوب یا بد نداریم، تعارض یعنی ممانعت ، مثلا من نمیذارم شما موفق شوید، اما تعارض دارای اشکال مختلفی است که از نظر می گذارنیم:
1- تعارض کلامی: به زبان تجربه یعنی اینکه یکی برود بگوید این فرد بد است و یکی دیگر برود بگوید که آن دیگری بد است، در تعارض کلامی ما آنقدر که از هم میترسیم از کارمان نمیترسیم، چون درکارمان متخصص هستیم و قدرت بیان داریم و آنچه که باعث میشود در کارمان موفقیت نداشته باشیم همین تعارضات کلامی است، زیرا افراد در تعارضات کلامی خوبیها و نقاط قوت را نمیبینند و همواره حمله میکنند و چیزهایی را میگویند که واقعیت ندارد. بنابراین در این تعارض افراد ممانعت میکند از حضور، ترقی و پیشرفت طرف مقابل.
2- تعارض رفتاری: به زبان تجربه یعنی کاری کنید که دیگران از شما رنجیده شوند، مثلا به طرف بگویید برو بیرون از اتاق، یا گزارش عملکرد را به طرفش پرتاپ کنید و بگویی که عرضه نداری یک گزارش عملکرد بنویسی و ... اینها تعارضات رفتاری است، و به عبارتی با این تعارض طوری رفتار کردن است که طرف مقابل را با سطح عملکرد بکشیم، لذا تفاوت تعارض کلامی و رفتاری این است که در تعارض کلامی طرف را نمیبینی و از او بدگویی میکنی ولی در تعارض رفتاری فرد را میبینی و او را خرد و سرکوب میکنی. لذا در این گونه رفتارها بازخورد دارد و طرف مقابل شخصیتش و هویت خودش بیهویت شود، اینکه میگویند در بسیاری از سازمانها انگیزه مرده، خلاقیت از بین رفته و ایده پردازی نمیشود، چون که در آن سازمان تعارضات رفتاری بیداد میکند.
3- تعارض شخصیت: این نوع تعارض بسیار بد است و در این تعارض عدالت زیر سوال میرود و از بین میرود، زیرا که در این تعارض انسانها دچار بیهویتی میشوند، مثلا من در حیطه کارشناسی شغلم حرفی برای گفتن دارم، کارهایم را به موقع انجام میدهم و سر موقع میام و سرموقع میرم، و با کسی هم درگیر نمیشوم، اما ماموریتهای خوب اداری را به کسانی دیگری میدهند و مثلا ارزیابی نمره بسیار بالا متعلق به کس دیگری است و تشویقیها متعلق به کس دیگری است و کار کردنها برای من است، در این سازمانها تعارض شخصیتی بیداد میکند و بیعدالتی سازمانی به وجود میآید.
در ادامه در مورد راهکارهای حل تعارضات را در سیستمهای حل تعارض از دیدگاه کارآفرینان را بررسی میکنیم، همراه باشید.