کد خبر: ۳۳۹۹
تاریخ انتشار: ۱۷ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۱:۰۰
آموزش پدیده تبار

سخنانی از پیتر دراکر در مورد سال 2020

پیتر دراکر Peter Drucker را بنیان‌گذار مدیریت مدرن و پدر علم مدیریت می‌شناسند. مادرش پزشک بود و پدرش یک اقتصاد‌دان معروف در وزارت اقتصاد و دارایی اتریش. همچنان‌که خودش اشاره کرده، تعامل و رفت و آمد پدرش با رجال و بزرگان فرصت خوبی را به وجود آورده بود که کلان نگری و اندیشیدن به ایده‌های بزرگ را یاد بگیره و تمرین کند. پیتر دراکر در سال 1909 به دنیا آمد و در سال 2005 و به‌طور دقیق‌تر در 20 آبان سال 1388 در سن 96 سالگی درگذشت.

 پیتر دراکر2

در ادامه مطلب به سخنانی از پیتر دراکر و پیش‌بینی او از سال 2020 می پردازیم.

همان‌طور که پیتر دراکر، نظریه‌پرداز بزرگ مدیریت، در سال ۱۹۹۲ در مجله Harvard Business Review اظهار داشت: «بعد از گذشت چند دهه جوامع خود را سازمان‌دهی مجدد می‌کنند و جهان‌بینی، ارزش‌های بنیادین، ساختارهای اجتماعی و سیاسی، هنر و نهادهای اساسی خود را دگرگون می‌سازند. پنجاه سال دیگر جهان جدیدی به وجود خواهد آمد و افراد آن حتی نمی‌توانند تصور کنند که پدربزرگانشان در چه دنیایی زندگی می‌کرده‌اند و پدرانشان در چه جهانی به دنیا آمده‌اند! عصر ما چنین عصری است!»

برای دراکر جهان جدید یک ویژگی بارز و متمایزکننده دارد: تغییر به جامعه دانشی. درواقع دراکر این جهش سرنوشت‌ساز را از سال ۱۹۵۹ پیش‌بینی کرده بود؛ جهش به دنیایی که نیروی کار آن بیشتر با ذهن خود ارزش می‌آفرینند تا با بازوهایشان.

او در آن سال‌ها در آثار خود، ظهور «کار دانشی» را توصیف کرده بود. سه دهه بعد دراکر مطمئن شد که دانش، منبع اقتصادی مهم‌تری نسبت به زمین، کار یدی و یا دارایی‌های مالی است؛ تا حدی که او جامعه آینده را جامعه پساسرمایه داری نام نهاد. او سپس، درست کمی قبل از اینکه در سال ۲۰۰۵ فوت کند، اظهار داشت که «در قرن ۲۱ افزایش بهره‌وری دانشکاران،مهم‌ترین کمکی است که مدیران می‌توانند ارائه دهند».

حال با توجه به نظریات پیتر دراکر سازمان‌های امروزی را چگونه باید اداره کرد؟

در زیر شش جنبه که باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد تشریح می‌شود:

۱- تشخیص اطلاعات موردنیاز:

این اطلاعات است که دانشکاران را قادر به انجام شغلشان می‌کند اما فهم این‌که از سیل عظیم اطلاعاتی که می‌توان به‌دست آورد کدام‌یک مفید است چالش بزرگی است که باید نخست در مورد آن تصمیم‌گیری شود.

 تشخیص اطلاعات موردنیاز

۲- دانش به‌دردنخور را دور بریزید:

توانایی ایجاد روش‌ها و تولید محصولات و خدمات جدید و نوآورانه از طریق دانش یک جنبه دیگر هم دارد و آن هم فراموش کردن و از کار انداختن دانش‌ها، فرایندها و محصولاتی است که قدیمی شده‌اند و پاسخگوی نیازها و مسائل امروز نیستند. چیزی که صاحب‌نظران آن را «یادگیری معکوس» می‌نامند.

۳- به کارکنان استقلال بیشتر بدهید:

در اقتصاد دانشی چه‌بسا زیردستان در حوزه تخصصی خود بیشتر و بهتر از مدیران اطلاعات و دانش دارند و ازاین‌رو تصمیم‌گیرندگان بهتری هستند. پس شیوه فرماندهی و کنترل سازمان‌های سنتی که همه قدرت و اختیار را به مدیران می‌داد باید برچیده شود.

 به کارکنان استقلال بیشتر بدهید

۴- سازمان یادگیرنده به وجود آورید:

شاید آسیب‌پذیرترین سرمایه از انواع مختلف آن، همین سرمایه دانشی باشد که درصورتی‌که رشد نکند از بین خواهد رفت. بنابراین فقط در سازمان یادگیرنده است که دانش رشد می‌کند و به‌درستی به کار گرفته می‌شود.

۵- حس هدف‌مندی را تقویت کنید:

دانشکاران نمی‌توانند مانند کارگران سنتی صرفاً چند وظیفه جزئی را انجام دهند. آن‌ها در صورتی انگیزه پیدا می‌کنند که بدانند هدف از انجام کارها چیست و بتوانند وظایف خود را به چشم‌اندازها و اهداف عالی‌تری پیوند بزنند.

 حس هدف‌مندی

۶- نسبت به آثار اقتصاد دانش‌محور حساسیت اخلاقی داشته باشید:

در اقتصادی که دانش ابزار اصلی تولید است، ممکن است کسانی که بنابر ماهیت شغلشان چندان دانشی نیستند، دچار تبعیض و محرومیت شوند ولی باید توجه کرد که به قول دراکر «یک کسب‌وکار سالم نمی‌تواند در یک جامعه مریض رشد یابد».

منبع : Harvard Business Review