خلاصهی مقاله:
امروزه كاركنان بيشتر نگران زندگی كاری خود هستند و کمتر درباره گذشته فكر میكنند، كارمندان اغلب حرفه خود را با اميد برای رسيدن به بالاترين سطح در سازمان شروع میکنند و اكثر آنها به پيشرفت خود، رسيدن به قدرت، كسب بالاترين مسئوليتها و پاداشها اهميت مي دهند. آنها شغلی میخواهند که؛ مطمئن، راضی كننده و طولانی مدت باشد.
با اين حال در مسير پیشرفت شغلی نيروی كار به نقطهای میرسند كه احتمال ترقی كاهش پیدا میکند. در اين مرحله گرفتن ارتقای پستی برای اشخاص، احتمال اندكی دارد. اين مرحله "سكون" نام دارد. از طرف ديگر وجود فرصتهای کم برای ارتقاء و وجود قوانين و مقررات خشک اين احساس را در فرد بوجود میآورد كه گرفتاریک نظام غير منصف شده است. پس شخص نسبت به شغلش نقطه نظرهای منفی پيدا میكند.
از جمله از جمله نشانههای تحليل رفتگی؛ فقدان پيشرفت، بی علاقگی، بدبينی مزمن، دلسردی و .. هستند.
پژوهش زیر با استفاده از روش همبستگی در جامعه آماری كاركنان شاغل در سازمان امور اقتصادی و دارايی و اداره كل مالياتی استان كرمان (قريب به505 نفر) با حجم نمونه 219 نفر انجام شد.
اطلاعات با استفاده از دو پرسشنامهی بسته شامل پرسشنامه "سكون زدگی در مسير پيشرفت شغلی" و پرسشنامه "تحليل رفتگی - مسلشجكسون -" جمع آوری گردید. نتایج حاصل از اين تحقيق نشان داد كه رابطهای بين؛ سكون زدگی در مسير پيشرفت شغلي با تحليل رفتگی و مولفههای آن (فرسودگي عاطفی، جسمانی، كاهش عملكرد و تهی شدن از ويژگيهای شخصيتی) وجود دارد.