کد خبر: ۱۲۳۵
تاریخ انتشار: ۱۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۳۶
آیا ایرانیان از دیگر کشورهای جهان تنبل ترند؟

بررسی تطبیقی شاخص تنبلی در ایران و کشورهای جهان

چکیده: مقاله حاضر درصدد بررسی تطبیقی میانگین شاخص تنبلی در ایران و 55 کشور جهان، این سؤال اساسی را دنبال می کند که آیا ایرانیان از دیگر کشورهای جهان تنبل ترند؟

بررسی تطبیقی شاخص تنبلی در ایران و کشورهای جهان

به همین منظور شاخص تنبلی ساخته شد تا میانگین این شاخص بین ایران و دیگر کشورهای مورد مطالعه در این تحقیق مورد ارزیابی و مقایسه قرار گیرد. این پژوهش در مقام آزمون مدعا با واقعیت هایی که فرضیات تحقیق بر آنها دلالت دارند از روش تطبیقی کمی استفاده نموده است و بر مبنای تحلیل ثانویه مجموعه داده های کمی در سطح جهان، بین سال های 2006-2005، میانگین تنبلی در ایران را با دیگر کشورهای جهان مورد تحلیل قرار داده است.
نتایج نشان می دهند که بر اساس شاخص ساخته شده در این تحقیق میزان تنبلی ایرانیان از متوسط جهانی بیشتر است و تنها کشورهای عربی هستند که بیش از ایرانیان دچار تنبلی اند و رتبه اول تنبلی در جهان را دارند. در انتها نیز تلاش شده تا برخی راهکارهای فردی و جمعی تنبلی نیز بیان شود.

بیان مسأله
بررسی دوره های تاریخی مختلف و مطالعه سفرنامه های فرنگیانی که به ایران سفر کرده اند، شواهدی از تنبلی ایرانیان به دست می دهند. بعلاوه در بُن بيشتر ِمشکلات افراد جامعه و مشخصه هايي که کم و بيش از آن ها با عنوان آسيب هاي فرهنگي و يا اجتماعي ياد مي کنند، خصوصيت اخلاقي تنبلی اجتماعی را مشاهده مي کنيم که به اعتقاد برخي از صاحبنظران، بسياري از ويژگي هاي نامطلوب ما بر روي آن سوار شده است و در فرهنگ و خصلت جمعي ما بسيار ريشه دارد.
اين مسأله تا بدانجا مهم است که رهبران جامعه نیز «تنبلي اجتماعي» را به عنوان «دشمن دروني ايرانيان» مطرح کرده اند.

در کلی ترین برداشت،‌ تنبلی را مترادف با فقر ِحرکتي مي دانند. فردي تنبل است که هيچ رغبت و اشتياقي به تحرک و جنب و جوش نداشته و از پويايي و جست و خيز در گريز است. در جامعه اي که تنبلی رخنه می کند، افراد آن براي انجام امور کوچک و بزرگ در زندگي شخصي و يا مناسبات اجتماعي و عمومي، هميشه کار امروز را به فردا مي اندازند، تصميم سازي و تصميم گيري را به ديگران واگذار مي کنند، تغيير و تحولي را که آرزو مي کنند -بدون کوچک ترين اقدامي- از ديگران انتظار مي کشند، عادت به فکر کردن ندارند و براي هر انتخابي تعلل مي ورزند.
بالطبع در چنين جامعه اي ميزان توليد و بازده شغلي بسيار پايين و علاقه و اشتياق به کار کم است؛ سازندگي به کندي پيش مي رود و زمان از ارزش واقعي برخوردار نيست.روشن است که جامعه تنبل دچار رخوت و خواب آلودگي مي شود، در پذيرش انديشه و مصرف کالا هيچ نظام و ترتيبي رعايت نمي کند. تجارت،‌ صنعت و علم، يا راکد است و يا به کندي به پيش مي رود، جريان پيشرفت دچار انحراف مي شود و انسجام، تعادل و سلامت جامعه به خطر مي افتد. در چنین شرایطی به نظر می رسد فرهنگ مصرف و غفلت، می تواند از جمله پیامدهای تنبلی در چنین جوامعی محسوب گردد.همچنین استفاده نامناسب از نيروي انساني براي توسعه یک کشور نیز پیامد دیگری است که جامعه تؤام با تنبلی با آن مواجه می شود.
این در حالی است که در هركشوري نيروي انساني مهمترين عامل براي توسعه محسوب مي شود، و وجود تنبلي اجتماعي مي تواند مهمترين مانع توسعه و پیشرفت گردد.با توجه به این مطالب، مقاله حاضر در پی آن است تا پرسش اصلی این تحقیق که «آیا ایرانیان تنبل هستند؟» را با استفاده از داده های کمی و آماری بین المللی مورد بررسی قرار دهد.
برای این مهم ابتدا شاخصی نظری (با تکیه بر داده های بین المللی موجود) ساخته می شود و در مرحله بعد با بهره‌گیری از روش تطبیقی، از این شاخص برای مقایسه ایران با دیگر کشورهای جهان استفاده می شود و به تحلیل ثانویه داده های کمی در سطح جهانی پرداخته می شود.

مبانی نظری

در فرهنگ فارسی «تنبلي» به معناي تن پروري، بي كارگي، كاهلي و اهمال و سستي به كار رفته است.
تنبلي يا سستي (فتور) از نظر لغوی به دو معني استفاده مي شود: دست کشيدن پس از استمرار در کاري، يا سكون بعد از حركت و جنبش؛ و كسالت، بي حالي، يا سستي و تنبلي پس از شادابي و کوشش. از لحاظ اصـطــلاحـي نیز تنبلی «دردي است که ممکن است گريبانگير بعضي اشخاص داراي فعاليت و کار گردد. البته هر انساني حتماً دچار آن مي گردد.
درجه پايين آن؛ كسالت، سستي يا تنبلي است و درجه شديدتر آن؛ دست کشيدن از کار و آرام و سکون گرفتن پس از شور و شوق مداوم و تحرک و فعاليت پيوسته مي باشد».
مقوله تنبلي به عنوان يک خصيصه فردي موضوع مطالعه روانشناسي قرارگرفته و از آن به «اهمال كاري» ياد شده است. روانشناسان (آليس و جيمزنال) اهمال كاري را چنين تعريف کرده اند: «کاري را که تصميم به اجراي آن داريم، به آينده موکول کنيم».
جوهره اين رفتار نيز، تعويق انداختن، تعلل ورزيدن، سبک گرفتن و سهل انگاري در کار است. «بلس» نیز تنبلی را به تعویق انداختن کارهایی می داند که فرد باید می کرد یا دوست دارد بکند. به عبارت دقیق تر، تنبلی، «به تعویق انداختن انجام کاری است که می دانید همین الآن باید انجام شود و به آینده موکول گردد» .
برخي جامعه شناسان «تنبلي اجتماعي» را با کرختي و رخوت اجتماعي مترادف دانسته و رشد كند حركت اجتماع را «تنبلي اجتماعي» ناميده اند. در اين تعاريف مضمون هايي مثل عدم پذيرش تحولات جديد و قبول تداوم حركت هاي نامنطبق با حيات اجتماعي را از مختصات تعاريف «تنبلي‌اجتماعي» مي‌دانند.
اما در ادبیات جامعه شناسی، کمتر بحثی در باره تنبلی موجود است و در ایران، تقریبا هیچ بحثی در این باره موجود نیست، لذا در اين مقاله تلاش مي شود با تکیه بر «نظریه انتخاب عقلانی» حدود مفهومی تنبلي اجتماعي بيان و روشن شود.
اصول‌ و مباني‌ (آگزيوم‌) كنشگر عقلاني‌، پايه‌ تقريباً تمام‌نظريه‌پردازي‌هاي‌ مؤثر در علوم‌ اجتماعي‌ است‌. در نظريه‌ انتخاب‌ عقلاني‌، جامعه‌ مجموعه‌اي‌ از افراد است‌ كه‌ كنش‌ عقلاني‌ معطوف به هدف (یا در تعریف وبر کنش مبتنی بر عقلانیت ابزاری) دارند. اين‌ افرادِ آگاه‌ و مختار و هدفمند در هر شرايطي‌ بدنبال‌ بيشينه‌ كردن‌ سود خود هستند.
«كلمن»‌ سردمدار جامعه شناسی انتخاب عقلانی بر این عقیده است که‌»كنشگر، كنشي‌ را انتخاب‌ مي‌كند كه‌ حداكثر فايده‌ را نصيب‌ او سازد». نظريه‌ فردگرايانه‌ و عمومي‌ او درباره‌ نظام‌هاي ‌اجتماعي تلاش وی برای حل این مسأله اصلی جامعه شناسی است که تبيين‌ پديده‌ اجتماعي‌ با توجه‌ به‌ خود افراد، و نه‌ ديگر شيوه‌هاي‌ موجود مي‌باشد. عناصر پايه‌ و اصلي‌ نظريه‌ كلمن‌ درباره‌ نظام‌هاي‌ اجتماعي‌، كنشگران‌، و منابع‌ يا وقايع‌ هستند. كنشگران‌ در اين‌منابع‌ و وقايع‌، منافعي‌ داشته‌ و بر برخي‌ از آنها تسلط‌ دارند.

اصلي‌ترين‌ ايده‌هاي‌ نظري‌ عبارتند از:
1) اينكه‌ افراد به‌دنبال‌ نفع‌ فردي‌ بوده‌ و به‌ گونه‌اي‌ عمل‌ مي‌كنند كه‌ گويي‌ مي‌خواهند سود حاصل‌ از منابع‌ و وقايع‌ را به‌ حداكثر برسانند.
2) اينكه‌ به‌ منظور به‌ حداكثر رسانيدن‌ اين‌ سود، تسلط‌ بر اين‌ منابع‌ و وقايع‌ را با يكديگر مبادله‌ مي‌نمايند.

‌نگاهی کوتاه به آثار نظریه پردازانی چون؛ «ماکس وبر»، «هرساني»، «ریمون بودون» و «جان الستر» آنان را در زمره صاحب نظران نظریه انتخاب عقلانی قرار می دهد. بطوریکه «ماکس وبر» برای روشن شدن کنش عقلانی به طبقه بندی کنش می پردازد. «هرسانی» عمل‌ عقلاني‌ را در زندگي‌ روزمره‌، رفتاري‌ مي‌داندكه‌ بهترين‌ وسايل‌ در دسترس‌، براي‌ رسيدن‌ به‌ يك‌ هدف‌ مشخص‌ انتخاب‌ مي‌كنند.
«بودون‌« نيز مانند وبر به‌ معناي‌ ذهني‌ِ كنش‌ يا باورها توجه‌ دارد. وي‌، يك‌ الگوي‌ شناختي يا جايگزيني‌ براي‌ انتخاب‌ عقلاني‌ را پايه‌گذاري‌ مي‌كند، که در برگيرنده‌ كنشي‌ است‌ كه‌ نه ‌منفعت‌طلبانه‌ است‌ و نه‌ حتي‌ ابزاري‌ است‌.
«جان‌ الستر» فيلسوف‌ و تاريخ دان‌ نروژی، همانند كلمن‌ و بودون‌، انتخاب‌ عقلاني‌ را با توجه‌ به‌ جستجوگري‌ براي‌ مباني‌ خرد توجيه‌ مي‌كند. نظريه‌ عمومي‌ جامعه‌ شناختي‌ الستر در موارد بسياري‌ با الگوهاي‌ انتخاب‌ عقلاني‌ ارائه‌ شده‌ از سوي‌ كلمن‌ و بودون‌ مشترك‌ است‌، به‌ جز اينكه‌ اين‌ نظريه‌ از نظريه‌ كلمن‌ و حتي‌ نظريه‌ بودون‌ كمتر ساختارگرايانه‌ است‌.

با استفاده از چارچوب انتخاب عقلانی، می توان برای تنبلي دو حالت در نظرگرفت: «تنبلي فردي» و «تنبلي اجتماعي».
 
«تنبلي فردي» (که از آن، علاوه بر laziness به temporal dilemma هم ياد شده) حالتي است که فرد ميان دو انتخاب مخير مي شود، يکي لذت آني و ديگري نفعي شخصي در آينده که براي کسب آن نفع، بايد از اين لذت گذشت.

انتخاب کردن و نيز علم به زيان آور بودن انتخاب لذت فعلي و سودمند بودن نفع آينده ابعاد مهم تنبلي هستند. انتخاب در اينجا به معناي آن است که يک کنشگر عاقل، بصورت نسبي از مزايا و معايب هر دو گزينه آگاه است، يعني مي داند که الآن چه مي کند و مي داند که انتخاب لذت آني در زمان حال، چه زياني براي فرد در آينده دارد، و با علم به اين دو گزينه، «انتخاب» مي کند.
البته در بسياري موارد، رفتار و انتخاب فرد از نظر ناظر بيروني، مصداق تنبلي است، اما فرد رفتار خود را تنبلي نمي داند، يا آنچنان که بايد، از عواقب رفتار خود آگاه نيست. در اين صورت، بايد با تربيت يا حتي اجبار وي را به سمت گزينه درست رهنمون شد.
نکته ديگر اينکه،گاه فرد به دليل تعارض شناختي، وقتي بدنبال لذت آني باشد، مزيت هاي نفع آتي را کمتر از حد واقعي برآورد مي کند و نيز زيان هاي عدم دنبال کردن نفع آتي و بي عملي و لذت طلبي آتي را کمتر برآورد مي کند.
علاوه بر آن، محاسباتي را وارد مي کند که غيرمعقول است، مانند وقتي که فرد مراجعه به دندانپزشک براي معاينه دندان خود را به عقب مي اندازد و همواره اميدوار است که رشد علم و تکنولوژي در آينده، اين تنبلي وي را جبران کند.
همچنين، فرد گاه اصولاً محاسبه را کنار مي گذارد و اصلاً توجهي به عمل خود ندارد، چون با هر محاسبه اي، رفتار وي غلط است؛ لذا کار را به فردا واگذار مي کند (چو فردا شود فكر فردا كنيم)، و مهم آن است كه «الآن» نيست و لذا وجدان فرد آسوده است. لذا در «تسويف» و در فرايندي که نفس بر سر خود کلاه مي گذارد، بايد دقت بيشتر کرد.

آنتونی گیدنز نیز تعریفی مشابه از تبنلی دارد. او (به نقل از کسل) با طرح مساله «امنیت وجودی» ذکر می کند که «کنشگران اعمالی را دوباره و دوباره به اجرا می گذارند که برایشان آرامش بخش بوده است. هر گونه آشفتگی و اختلال در این روال ها، نوعا به منزله بی ثباتی تجربه می شود و افراد همواره مراقب اطراف خود هستند تا مطمئن شوند که وقایع طبق روال و به نحو قابل پیش بینی در جریان است. این مطلب، ماهیت محافظه کارانه زندگی اجتماعی را تا حدی تبیین می کند.
ما آنچنان به امور مانوس زندگی می چسبیم که حتی جنبه های ناخوشایند زندگی را نیز بازتولید می کنیم. پس ممکن است همچنان شغل خسته کننده یا ازدواج مصیبت باری را ادامه دهیم، حتی اگر گزینه های بهتری در دسترس باشد.»

باز هم امنیت وجودی تبیین می کند که چرا افراد کمتر در باره پیامدهای منفی رفتارهایشان تامل می کنند، یا از موارد نگران کننده پرهیز می کنند، زیرا اگر فرد به طور جدی و پیوسته نگران تاثیرات نامعلوم (و فعلا ناشناخته) هوای آلوده و مواد سمی بر جسم خود باشد، زندگی روزانه برایش دشوار می شود، لذا این امور به محاق فراموشی سپرده می شود.

بررسی تطبیقی شاخص تنبلی در ایران و کشورهای جهان

نوع ديگر تنبلي، «تنبلي اجتماعي» است. تنبلي اجتماعي گاه محصول تنبلي افراد جامعه و برآيند تنبلي آنها است. يعني وقتي کثيري از افراد، بي عمل و لذت طلب هستند، در سطح جامعه نيز اين فرايند مشاهده مي شود. اين نوع از تنبلي‏، نمودهای متعدد دارد؛ پايين بودن سطح بهره وري اداري، عدم اقبال به کار طولاني مدت و سخت و...

اما صورت ديگر تنبلي اجتماعي حالتي است که «ريمون بودون» در کتاب «منطق اجتماعي» آن را «اثر منتجه نظام هاي وابستگي متقابل» مي داند. يعني افراد در سطح فردي، رفتاري نسبتاً مطلوب دارند، اما اين رفتار در سطح جمعي به نتيجه مطلوب منتج نمي شود. دليل آن هم ناهماهنگي در سطح نهادهاي اجتماعي است.
فرضاً وقتي که تلويزيون برنامه هاي جذاب و آگهي هاي طولاني مدت خوش ساخت پخش مي کند، هدف آن در اينجا کسب درآمد و جذب مخاطب است، ولي در عوض مخاطب خردسال و نوجوان بجاي انجام تکاليف، به تماشاي تلويزيون جذب مي شود، و محصول آن، عدم موفقيت نظام آموزشي است.
بر اساس توصیف ذکر شده در بالا، و با تأکید بر جزئیات تعریف تنبلی و نحوه برخورد افراد با آن و همچنین برجسته شدن عناصر انتخاب عقلانی، دو تعریف متفاوت از تنبلی می توان ارائه کرد (این دو تعریف، دو بعد متفاوت از تنبلی را می سازد):

- تمدید یا کش دادن یا اطاله وضعیت فعلی و عدم تمایل به تغییر رفتار یا وضعیت توسط کنشگر.
که به نوعی بی عملی است و رخوت و رکود. مثل فردی که در یک ترافیک شلوغ از تاکسی پیاده نمی شود یا در زمان آگهی ها تلویزیون می بیند. در این بعد از تنبلی ترجیح کنشگر در آن است که وضع موجود، هر چند از آن لذت برده نمی شود، حفظ گردد.

- تسویف یا انتخاب لذت آنی بر نفع فردی آتی توسط کنشگر.
این تعریف سه بعد دارد: نظام ترجیحات کنشگر، اندازه گیری از لذایذ آنی و اندازه گیری از نفع آتی. در اینجا عمل است مثل رفتن به پیک نیک، به کافی شاپ و... .گاه بر هم زدن وضع موجود تنبلی است، یعنی درس خواندن مداوم یا کار کردن مداوم حفظ وضع موجود است و رها کردن آن، عمل نویی است.
در این کار تحقیقاتی با توجه به اینکه از داده های پژوهش های بین المللی استفاده می کنیم، و این داده ها از سطح تحلیل فردی بدست آمده و سپس برآیند آن به کل جامعه نسبت داده شده است به لحاظ روش شناختی «تنبلي اجتماعي» را محصول تنبلي افراد جامعه و برآيند تنبلي آنها محسوب کرده ایم. يعني وقتي کثيري از افراد، بي عمل و لذت طلب هستند، در سطح جامعه نيز اين فرايند مشاهده مي شود و جامعه ای که اکثر افراد آن تمایل کمی به تلاش داشته باشند تنبل محسوب می کنیم. اين نوع از تنبلي‏ نمودهای متعدد دارد از جمله؛ پايين بودن سطح بهره وري اداري، عدم اقبال به کار طولاني مدت و سخت، تمایل به جذب شدن در دستگاه های دولتی، عدم ارائه ایده های جدید و خلاقیت در کار و زندگی، انتظار دریافت مزایا و پاداش های دولتی و...


منبع: مدیر یار