اکثر هدایای تجاری، به مشتریان عمده اهدا میشوند، سپس نوبت به کارفرمایان میرسد و آنگاه به مشتریان موفق. علل هدیه دادن متفاوت است و طیفی از «تشکر از مشتریان قدیمی» تا «تشکر از یک کارمند» را که تعطیلات آخر هفتهاش را به مرخصی نرفته و کارکرده اند در بر میگیرد. البته یک دلیل ثابت برای هدیه دادن وجود دارد: تقویت روابط شخصی بین هدیهدهنده و هدیهگیرنده.انگیزهها در هدیه دادنها متفاوت است بخصوص از این نظر که آیا هیچ پیششرطی در هدیه دادن نهفته است یا خیر. باید در نظر گرفته شود که آیا هیچ نشانهیی از تبلیغ در آن هست یا نه. البته نباید گمان کرد که بحث الان در این چارچوب است که نباید هیچ نفعی از هدیه دادن حاصل شود. برای برخی از شرکتها هدیه دادن بخشی از استراتژی بازاریابی است.همگان بر یک نکته اتفاقنظر دارند: هدیه دادن یکی از راههای مقرون بهصرفه برای ایجاد حس مشارکت و ایجاد روابط ارزشمند است.
اگرچه هیچ مدرک مشخصی در این زمینه وجود ندارد که به شما اطمینان بدهد هدایای تبلیغاتی قطعا بازدهیی برای شما خواهند داشت، اما به هر حال انجمن بینالمللی محصولات تبلیغاتی پژوهشهای مستمری را در زمینه روابط هدیهدهندگان و هدیهگیرندگان انجام میدهد و یافتههای آنها حاکی از این است که آنان که هدیه میدهند در مقایسه با شرکتهایی که هدیه نمیدهند دو برابر شانس تماس گرفتن از طرف هدیهگیرندگان را دارند.شرکت هری اند دیوید که یک شرکت دستاندرکار صنایع غذایی است و جزو بازیگران کلیدی در حوزه هدایای تبلیغاتی به شمار میآید، برای ۲۵ هزار مشتری خود که سالانه بیش از هزار دلار از این شرکت خرید کرده باشند، هدیه میفرستد. شرکت مزبور در یک پژوهش متوجه شد که ۵ هزار مشتری دریافتکننده هدایا، خرید بیشتری از شرکت داشتهاند در مقایسه با مشتریانی که هدیه دریافت نکردهاند.حتی اگر شرکت شما دارای چنین بخش پژوهشی نیست، این دلیل نمیشود که استراتژی بازاریابی نداشته باشید. هدیه دادن به شیوه صحیح میتواند به ایجاد مناسبات خوب بینجامد و حکم خون را در زندگی اقتصادی شما داشته باشد.
برای درک
اینکه یک استراتژی موثر برای هدیه دادن چیست باید به این نکته فکر کرد
که چه چیزی نیست!
ابتدا باید
بین هدیه شرکتی دادن و برنامهای که مبتنی بر محرک و پاداش است، تمایز
قایل شد. هر چند که انواع گیرندگان برای گرفتن هدیه و محرک شبیه
یکدیگرند، اما از دو جنبه عملی و استراتژیک با یکدیگر تفاوت دارند. محرکها،
پاداشهایی هستند برای اینکه سطوح فعالیتی مشخصی را دامن بزنند، مثل
برنامههای ایمنی. اما هدایا برای دامن زدن به یک تبادل مشخص بین گیرنده
و دهنده طراحی نمیشوند. گیرنده هدیه در واقع به دنبال پیشبینی یک پاداش نیست، اما محرکها
چنین کارکردی دارند.در واقع، اینکه هدیه و محرک دو پدیده یکسان شمرده
شوند، محتمل است و این توقع هم وجود دارد که شما به دنبال برداشت از هر
نوع سرمایهگذاری احتمالی باشید. اکثر هدیهدهندگان به دنبال این امر هستند
که به نحوی از انحا، گیرنده هدیه را تحریک کنند. اما باید بسیار محتاط
باشید. نه مشتری و نه کارمند هیچکدام نباید احساس کنند دارند رشوه میگیرند،
چرا که بروز چنین احساسی نهتنها مفید نیست بلکه مخرب هم هست.به هدیه
دادن بهصورت یک فرایند مختصر اما همیشگی برای مناسباتسازی نگاه کنید و
رهنمودهای زیر را بهکار بندید:
همیشه پیش از دادن هر هدیهیی به این نکته توجه کنید که هدیهدهنده و هدیهگیرنده، هر دو در مورد هدیه دارای سیاست و برنامه باشند. یکی از افراطها در این زمینه، طرد و حذف هر نوع سیاست مبتنی بر هدیه دادن بود که در دهه ۱۹۸۰ رخ داد و آن هم بخاطر رسواییهایی بود که در این زمینه بروز کرد.رفتار مناسبتر در این زمینه، اعمال سیاست در مورد سقف هدایا و یا اعمال سیاست در مورد شرایط هدیه دادن است.همیشه از هدیهگیرنده بپرسید که آیا هیچ سیاست یا مرامنامهیی در زمینه پذیرش هدیه دارد یا خیر و سپس براساس آن عمل کنید.
دادن هدیه
در جریان مزایده یا مناقصه یک «نه» قطعی است. حتی اگر مزایده و مناقصه
در جریان یک تعطیلی یا مناسبت ویژه برگزار میشود باز هم از دادن هدیه
خودداری کنید.
دادن
چیزهای لوکس مثل بلیت سفرهای گرانقیمت یا ماشین جزو موارد نامناسب است.
حتی اگر در شرایطی هستید که منعی برای هدیه دادن وجود ندارد و مقرراتی هم در این زمینه نیست، اجازه ندهید که هدیه دادن احساس نامناسبی به وجود آورد، هر اقدامی از این دست میتواند به تخریب مناسبات شما با دیگران منجر شود.
تناسب هدیه: بسیار مراقب باشید که هدیهیی که میدهید متناسب با رابطه شما با هدیهگیرنده باشد. این امر نه به حجم و ابعاد قرارداد یا معاملهیی که انجام دادهاید وابسته است و نه به میزان وقتی که برای گیرنده گذاشتهاید، بلکه به میزان نزدیکی روابط، وابسته است. فواصل هدیه دادن را هم از نظر مناسبتها و تعطیلیها در نظر بگیرید و تکرار باید کرد که کاری نکنید که احساس رشوه گرفتن پیش بیاید.
اینکه یک هدیه دارای تشخص باشد، نکتهیی عالی است. مهم این است که هدیه، بازتابدهندهیی از شخصیت و علایق گیرنده آن باشد. اگر این ویژگیها در هدیه لحاظ شود، گیرنده هدیه بطور حتم احساس خوبی نسبت به دریافت آن خواهد داشت.
نام و لوگوی شرکت را بر روی هدیه داشته باشیم یا نداشته باشیم؟ این یک موضوع مهم است.اگر نام و لوگوی شرکت بر روی هدیه باشد، حتما در یادها میماند و بخصوص اگر هدیه ما کاربردی بوده و در طول روز هم مورد استفاده قرار گیرد، طبعا از نظر در ذهن ماندن، موثرتر هم خواهد بود. اما یادتان باشد که در این نوع هدیه دادن باید مراقب تبلیغ آشکار هم بود. پس باید کوشید موضوع را کاملا شخصی کرده و هدیه را به نوعی طراحی کرد که انگار مخصوص هدیهگیرنده طراحی شده است.
شرکتها برای تبلیغ خود میتوانند از هزاران نوع هدیه استفاده کنند. نگاهی به موافقان و مخالفان در برخی از موارد حایز اهمیت است:
اقلام خوراکی جزو رایجترین هدایای شرکتها هستند که بسیار خوب طراحی میشوند و حتی قابل بردن به منزل نیز هستند. اگر میخواهید به قلبها و مغزها از طریق معدهها دست پیدا کنید! باید بسیار هوشمندانه و مبتکرانه عمل کنید. ضمنا مواظب باشید که هدیهگیرنده موردنظرتان خامخوار نباشد!
جامدادی و وسایل رومیزی دیگر جزو هدایای تبلیغاتی شرکتها هستند که کاربردهای فراوانی هم دارند. باز هم مراقب باشید. یک خودنویس عالی گرانقیمت با نوع ارزان آن تفاوت بسیاری دارد. حواستان باشد که مقولاتی از این دست باید با دکور اتاق و شخصیت فرد مورد نظرتان جور باشد تا حالت استراتژیک به خود بگیرد.
تهیه بلیت به عنوان هدیه بخصوص برای مسابقات و برنامههایی که بلیت آنها آسان بهدست نمیآید، یک اتفاق بسیار تاثیرگذار است. البته باید ترجیحات هدیهگیرنده را در زمینههای موردنظر در نظر گرفت.
این نوع هدایا هم بسیار موثرند چرا که به فرد هدیهگیرنده امکان انتخاب میدهند و او خودش میداند که اعتبار را چگونه هزینه کند. البته سطح اندک اعتبار در این موارد ممکن است مسالهساز باشد. و باز فراموش نکنید پول نقد دیگر هدیه نیست و برای همیشه حذف شده است. نقطه سرخط! علاوه بر اینها هدایا توجه به زمان مناسب برای هدیه دادن ملاحظات دیگری هم دارند.
ببیند از
بخش خدمات یک شرکت، هدیه دریافت میکند.
هدیه؛
نگاهی متفاوت
به عبارت بهتر در چنین حالاتی، هدیهگیرنده باید آن را در چارچوب درآمد خود هضم و درک کند و به فکر جایگزین آن برای فرستادن به میدان طرف مقابل باشد و به دیگر سخن فکر پشتوانه مالی دریافت آن را از همان لحظات اول پذیرش آن، لحاظ کند و به همین خاطر است که موضوع در قالب سازمانی به تخصیص بودجه برای هدیه دادن ختم میشود و هدیه میشود یک مقوله کاملا اقتصادی و با حساب و کتاب و در واقع آدم را به یاد این ضربالمثل معروف میاندازد: که کاسه جایی رود که باز آرد قدح!
هدیه شما
علامت توجه به طرف مقابل است یا عاملی که قدرت و مکنت شما را به رخ
هدیهگیرنده میکشاند؟
هدیه شما
طرف را به نگرانی از نقض قواعد بازی میکشاند یا اینکه به او آرامشخاطر میدهد؟
و بالاخره باز میتوان پرسید که دارید هدیه میدهید یا قرض؟ دیگر هدیهگیرنده را مجذوب خودتان میکنید یا وامدار خودتان؟ دارید به دیگران راه و رسم زندگی کردن را میآموزید یا راه و رسم وابستگی به دیگران را؟