کد خبر: ۱۰۰۴
تاریخ انتشار: ۰۴ تير ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۲
مفاهیم نوین در مدیریت

نتیجه ی کاربرد پراگماتیسم در ایران (بخش سوم)

پراگماتیسم فلسفه ای که در قرن نوزدهم بوسیله پیرس مطرح شد و متفکرانی مثل ویلیام جیمز و جان دیووئی آن را بسط دادند . در این فلسفه که به معنای عملگرایی است نوعی نگاه انتقادی به فلسفه های پیشین دارد وبه نتایج عملی بیشتر توجه دارد.

عملگرایی به معنای لمس واقعیتهای عینی است که بوسیله تجربه بدست می آید افراد ممکن است عقاید متفاوتی داشته باشند وممکن است که بر علیه یکدیگر باشند، اما ایده پراگماتیسم از آن خاصیت برخوردار است که این ایده ها را گرد هم آورد و آن عناصر تاثیر گذار که با واقعیتهای زندگی ما هم خوانی دارند را به هم مرتبط سازند در جهان واقعیتهای پزاکنده ای وجود دارد که کدام اجزاء متفاوتی هستند.

این واقعیتها به احتمال زیاد در اذهان همه افراد جامعه وجود دارد و فردی که واقعیتی را در ذهن خود متصور کند باید آن را با دنیای خود مرتبط کند داستان هندیها وفیل بسیار معروف است که در آن آنها را به داخل چادری می برند که فیلی در آن قرار داشته وهر کدام که وارد می شد دستش به قسمتی از فیل برخورد می کرد و آنها آن را با واقعیتهای ذهنی خود که قبلاً دیده بودند مرتبط می کردند، اما اگر هر کدام کلیت را دیده بود می توانست اجزاء ان را تشخیص دهد.

محوری ترین مولفه وعنصر پراگماتیسم اجتماع پژوهشی است که به عنوان یک ابزار مفید وموثر می توان استفاده شود . اجتماع پژوهشی به عنوان یک سیستم می تواند افکار وعقاید خشک افراد را بشکند ویک نوع ارتباط بین الذهانی را بوجود آورد. اگر در عقاید افراد به نظر خودشان واقعیتهایی وجود دارد اجتماع پژوهشی می تواند به آنها نشان دهد این واقعیت با دنیای عینی بسیار متفاوت است در واقع اجتماع پژوهشی نوعی جریان سیال وروان را در میان افراد بوجود می آورد این اجتماع در همه مکانها از کلاسهای درسی گرفته تا اماکن عمومی وادارات کاربرد دارد.

چارلز سندر پیرس پراگماتیسم را به عنوان فلسفه علم با محدودیت پژوهش معرفی می کند برای پیرس روش علمی روشی است که قدرت فرد را برای همکاری جهت حل مسائل بالا می برد . علم از همه دیگر روشها ی پژوهش در اینجا متفاوت است زیرا در پراگماتیسم بر خلاف دیگر روشها که بیشتر فردی است این علم از طریق جمع بدست می آید. ( بوکلر 1995)

بنابراین اجتماع پژوهشی یک روش کاربردی است که همانگونه که گفته شد می تواند در همه جا استفاده شود چرا که مسائل ومشکلات همواره در پیش روی ما هستند و یک فرد و یک ذهن هیچ گاه نمی تواند برای کل جمع تصمیم بگیرد در این صورت جامعه باید تابع یک صدا باشد و آن عناصر واقعی و موثری که نزد دیگران است در نهایت مستهیل خواهد شد وبه مقاک خواهد رفت.

اجتماع پژوهشی می تواند یکی از دمکرات ترین روشها باشد ودر واقع می توان دمکراسی به معنای واقعی را در چنین روشی مشاهده کرد که البته با دمکراسی سیاسی که مبتنی بر رای گیری وانتخابات است بسیار متفاوت است. چرا که اجتماع پژوهشی یک روش پویا ومستمر است ودر این روش می توان پدیده ها ومتغیرها را مشاهده کرد وبه بحث گذاشت بنابراین این روش یکی از ارکان دمکراسی باشد و بر اساس این دیده اگر بنا باشد که هر شخصی مشارکت کند واضهار نظر کند در واقع ما به نوعی توزیع عادلانه می رسیم که هر کسی توانسته صدای خود را به دیگران برساند. یکی از مهمترین خواص اجتماع پژوهشی ارتباط بین افراد است که در آن ما به نوعی توزیع عادلانه می رسیم که هر کسی توانسته صدای خود را به دیگران برساند. یکی از مهمترین خواص اجتماع پژوهشی ارتباط بین افراد است که در آن ما به نوعی عقلانیت ارتباطی می رسیم و ضمن حفظ فردیت فرد در این فرآیند ارتباطی نوعی شخصیت بوجود می آید.

سازمانها و به خصوص سازمانهای دولتی همواره با مسائل ومشکلات عدیده ای مواجه می شوند در درون سازمان کارشناسان وخبرگان وجود دارند که هرکسی بر اساس تخصص خود فعالیت می کند مثلاً مهندسان که بیشتر با ابزار واستانداردها سوکار دارند در حد نتایجی که بر اساس استاندارد ها وروشهای علمی که آموخته اند نتایج نهایی را ارائه می دهند اما دیدگاه فنی به احتمال زیاد شاید نتواند منافع جمع را در نظر بگیرد. اجتماع پژوهشی در سازمانها می تواند این متخصصان را گردهم آورد وبر اساس منافع کل سازمان وارتباط آن با جامعه تصمیم گیری ارائه شود.

اجتماع پژوهشی دارای ارکان ضروری است که عبارتند از:

موقیت بغرنج ومسئله دار، نگرش علمی ودمکراسی مشارکتی می باشد. پراگماتیسم به خوبی در نتیجه گیری می توان گفت که؛ با در نظر گرفتن فلسفه ی پراگماتیسم و جایگزینی این فلسفه در کشورهای پیشرفته و استفاده عملی از این شیوه در این کشورها چرا نباید ما این روش را در کشور خودمان ایران در سطح جامع به طور اعم و در سازمان ها چه خصوصی و چه دولتی به طور اخص استفاده نکنیم با این حال این روش یک شبه نتیجه نمی دهد و نیاز به برنامه ریزی بلند مدت دارد و شاید در ایران اصلی ترین مشکل، مشکل فرهنگی باشد.

فرهنگ امری ملموس نیست که بتوان آن را مثل سازه های ساختمانی جا به جا و تعویض کرد. فرهنگ با ذهنیت های تاریخی ما ارتباط دارد، اما این سوال مطرح می شود که از چه طریقی و چه روزنه ای وارد شد و از کجا شروع کرد تا بتوانیم ذهنیت جامعه به طور اعم و ذهنیت مدیران و کارکنان در سازمان ها به طور اخص و متوجه چنین رویکردی کنیم. سوال دوم که نگارنده مطرح می کند که آیا ابزاری مثل اجتماع پژوهشی را به چه طریقی باید معرفی کرد.آیا از طریق آموزش یا به طور خود جوش در کشور ما آموزش تاکنون به ندرت توانسته برخی از مشکلات پیچیده و عمیق ما را حل کند چرا که نگاه افراد اگر بنا باشد ابزاری باشد طبق این تئوری فقط مشکلات عینی و ملموس ما حل خواهد شد.

اما مشکلات پیچیده تر هم چنان باقی است و در آخر توصیه هایی ارائه می شود و آن این است که باید فرهنگ ارتباط برقرار کردن و نه آن هم به طور کلامی بلکه به طور ذهنی برقرار شود و از طریق تشکیا اجتماعات غیر رسمی می توان به این هدف رسید.توصیه ی بعدی این است که باید به مارکنان و مدیران این را فهماند که هر تصمیم در سزح سازمان بر زندگی شخصی ما اثر می گذارد و بنابراین مدیران نه تنها مشکل سازمان بلکه باید کل جامعه را در نظر بگیرد تقریباً همه مدیران با بحث رویکرد سیستمی آشنا هستند ولی در تصمیمات خود کمتر آن را پیدا می کنند. بنابراین نگاه سیستمی می تواند برای حل مشکلات مؤثر باشد. اجتماع پژوهشی ابزار بسیار مفید برای ترویج و ارتقای نگاه سیستمی می تواند استفاده شود.

منبع: مقالات علمی مدیریت